سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون خشمناک شوم ، کى خشم خود را فرو نشانم ؟ آنگاه که انتقام گرفتن نتوانم ، تا مرا گویند اگر شکیبا باشى بهتر یا آنگاه که توانم تا مرا گویند اگر ببخشایى نیکوتر . [نهج البلاغه]
خوش آمدید
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» جام جهانی2010




جام جهانی فوتبال ???? دوره نوزدهم جام جهانی فوتبال به شمار میرود و قرار است از ?? ژوئن، 21 خرداد 1389 تا ?? ژوئیه، 20 تیر 1389 در کشور آفریقای جنوبی برگزار شود.
این دوره نخستین بار است که جام جهانی در یک کشور عضو کنفدراسیون فوتبال آفریقا میزبانی میشود. این جام جهانی در آفریقای جنوبی برگزار میشود.چند سالی است که فدراسیون جهانی فوتبال میزبانان را دورهای از قاره انتخاب کرده و این دوره آخرین دوره است که میزبان دورهای انتخاب میشود.

آفریقا بر اساس سیاست چرخشی فیفا (که در اکتبر ???? کنار گذاشته شد) برای میزبانی جام ???? انتخاب شد. جنوبی افریقای جنوبی

شهر ورزشگاه

ژوهانسبورگ
ساکر سیتی (تجهیز شده)
???,???

کیپ تاون استادیوم گرین پوینت ??,???
دوربان ورزشگاه موسا مابیدا ??,???
ژوهانسبورگ ورزشگاه الیس پارک (تجهیز شده) ??,???
پرتوریا ورزشگاه لوفتوس ورسفلد (تجهیز شده) ??,???
پورت الیزابت ورزشگاه نلسون ماندلا بی (نوساز) ??,???
بلومفونتن ورزشگاه فری استیت (تجهیز شده) ??,???
نلسپرویت ورزشگاه امبومبلا (نوساز) ??,???
پولوکوین ورزشگاه پیتر موکابا ??,???
راستنبرگ ورزشگاه رویال بافوکنگ (تجهیز شده) ??,???

برنامه و تاریخ بازی ها

برگزاری بازی های گروه 1 جام جهانی 2010 از تاریخ 21 خرداد 1389 تا 1 تیر 1389 به طول میکشد

تیم های این گروه عبارتند از تیم میزبان، آفریقای جنوبی، مکزیک، اروگوئه و فرانسه.

قبلا در جام جهانی 2002 هم فرانسه و اروگئه با هم رقابت کردند که آن بازی 0-0 شد.

در جام جهانی 1966 لندن هم هر سه تیم فرانسه، مکزیک و اروگئه به همراه تیم میزبان آن دوره، انگلستان، در یک گروه قرار گرفتند که از آن گروه اروگوئه به همراه میزبان صعود کرد در آخرین ردهبندی جهانی فیفا، فرانسه در رتبه 7، مکزیک 15، اروگئه 19 و آفریقای جنوبی در رده 81ام قرار دارند. میانگین جایگاه گروه رده 31ام فیفا است و بدون محاسبه آفریقای جنوبی، رده گروه 14ام است. تیم اول این گروه مقابل تیم دوم گروه 2 و تیم دوم این گروه مقابل تیم اول گروه 2 قرار می گیرد.


????? ? گروه A ??????

آفریقای جنوبی
مکزیک
اروگوئه
فرانسه

????? ? گروه B ??????

آرژانتین
نیجریه
کره جنوبی
یونان

????? ? گروه C ??????

انگلستان
ایالات متحده آمریکا
پرچم الجزایر الجزایر
اسلوونی

????? ? گروه D ??????

آلمان
استرالیا
صربستان
غنا

????? ? گروه E ??????

هلند
دانمارک
ژاپن
کامرون

????? ? گروه F ??????


ایتالیا
پاراگوئه
نیوزیلند
اسلواکی

????? ? گروه G ??????

برزیل
کره شمالی
ساحل عاج
پرتغال

????? ? گروه H ??????

اسپانیا
سوئیس
هندوراس
شیلی

The 2010 FIFA World Cup will be the 19th FIFA World Cup, the premier international football tournament. It is scheduled to take place between 11 June and 11 July 2010 in South Africa. The 2010 FIFA World Cup will be the culmination of a qualification process that began in August 2007 and involved 204 of the 208 FIFA national teams. As such, it matches the 2008 Summer Olympics as the sports event with the most competing nations.

This will be the first time that the tournament has been hosted by an African nation, after South Africa beat Morocco and Egypt in an all-African bidding process. This decision left the Oceania Football Confederation as the only confederation yet to host the FIFA World Cup. Italy are the defending champions. The draw for the finals took place on 4 December 2009 in Cape Town.

Africa was chosen as the host for the 2010 World Cup as part of a new policy to rotate the event among football confederations (which was later abandoned in October 2007). Five African nations placed bids to host the 2010 World Cup:



































نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد باقر حسنی ( یکشنبه 89/2/12 :: ساعت 2:56 عصر )

»» اس ام اس تاسوعا و عاشورا

قیامت بی حسین غوغا ندارد"شفاعت بی حسین معنا ندارد"حسینی باش که در محشر نگویند"چرا پرونده ات امضاء ندارد

 

 

 

آبروی حسین به کهکشان می ارزد ، یک موی حسین بر دو جهان می ارزد ، گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست ، گفتا که حسین بیش از آن می ارزد

 

 

 

ماه خون ماه اشک ماه ماتم شد ، بر دل فاطمه داغ عالم شد . فرا رسیدن ماه محرم را به عزادارن راستینش تسلیت عرض میکنم

 

 

 

ای وجودت عشق را معنای حسین عالمی یک قطره تو دریا حسین فرا رسیدن ماه محرم را به تمامی مسلمانان جهان تسلیت می گم

 

 

 

پرسیدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهی کشیدوگفت:که ماه محرم است.گفتم:  که چیست محرم؟باناله گفت:ماه عزای اشرف اولادآدم است

 

 

 

السلام علیکم یااباصالح المهدى (عج)السلام علیک یاامین الله فى ارض وحجته على عباده(یاصاحب الزمان آجرک الله)ماه محرم بر شما وعاشقان حسین تسلیت عرض مینمایم)

 

 

اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد

دل را حرم و بارگه خون خدا کرد

 

 

 

محرم آمد و ماه عزا شد

مه جانبازی خون خدا شد

جوانمردان عالم را بگویید

دوباره شور عاشوار به پا شد

 

 

حسین میا به کوفه ، کوفه وفا ندارد ...

 

ای به دل بسته ، قدری آهسته

کن مدارا با ، زینب خسته ...

یا حسین مظلوم ...

 

 

یه جائیه تو دنیا همه براش می میرن

تموم حاجتا رو همه از می گیرن

بین دو نهر آبه ، یه سرزمین خشکه

شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عط مُشکه

شبای جمعه زهرا زائر این زمینه

سینه زن حسینه ، یل ام البنینه ...

 

 

دوست دارم هر چی دارم بدم به راه تو حسین

تا که سینه خیز بیام میون بین الحرمین

 

 

السلام ای وادی کرببلا

السلام ای سرزمین پر بلا

السلام ای جلوه گاه ذوالمنن

السلام ای کشته های بی کفن

 

 

کاش بودیم آن زمان کاری کنیم

از تو و طفلان تو یاری کنیم

کاش ما هم کربلایی می شدیم

در رکاب تو فدایی می شدیم

السلام علیک یا ابا عبدالله ...

 

 

کربلا لبریز عطر یاس شد. . . .نوبت جانبازی عباس شد

 

 

دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود

دلها همه آماده ی پرواز شود

با بوی محرم الحرام تو حسین

ایام عزا و غصه آغاز شود

 

 

نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز

دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند

ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین

بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند

 

 

دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم

بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم

فردا که کسی را به کسی کاری نیست

دامان حسین اگر نگیرم چه کنم

 

 

گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست . . . علم فاطمه دست قلم عباس است.

 

 

پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است ؟

آهی کشید و گفت ماه محرم است...

 

 

باز محرم رسید، ماه عزای حسین

سینه‌ی ما می‌شود، کرب و بلای حسین

کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه

تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین

 

 

فرشته‌ها از امشب صبوی غم می‌نوشن

دوباره اهل جنت پیرهن سیاه می‌پوشن

 

 

با آب طلا نام حسین قاب کنید

با نام حسین یادی از آب کنید

خواهید مه سربلند و جاوید شوید

تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید

فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد

 

 

باز محرم شدو دلها شکست              از غم زینب دل زهرا شکست

باز محرم شد و لب تشنه شد            از عطش خاک کمرها شکست

آب در این تشنگی از خود گذشت       دجله به خون شد دل صحرا شکست

قاسم ولیلا همه در خون شدند          این چه غمی بود که دنیا شکست

 

محرم ماه غم نیست ماه عشق است     محرم مَحرم درد حسین است

 

 

 

هر دم به گوش می رسد آوای زنگ قافله ، این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله . حلول ماه محرم ، ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه تسلیت باد . التماس دعا

 

 

 

نام من سرباز کوی عترت است ، دوره آموزشی ام هیئت است . پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ، سر درش عکس علی با ذوالفقار . ارتش حیــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازی پی هر فرصتم . نقش سردوشی من یا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است . رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است ، زینب آن را دوخته پس مشکی است . اسـم رمز حمله ام یاس علــی ، افسر مافوقم عباس علی (ع)

 

 

عالم همه محو گل رخسار حسین است ، ذرات جهان درعجب از کار حسین است . دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش ، یعنی که خدای تو عزادار حسین است

 

عالم همه قطره و دریاست حسین ، خوبان همه بنده و مولاست حسین ، ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش ، از بس که کَرَم دارد و آقاست حسین



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد باقر حسنی ( جمعه 88/10/4 :: ساعت 8:59 عصر )

»» روز پیروزی خون بر شمشیر

عاشورا

 

روز پیروزی خون بر شمشیر



این روز، پرآوازه ترین روزهای سال و خاطره آمیزترین تاریخ بشری است. در این روز بزرگ، پایمردی، فداکاری و سربلندی گروه اندکی از انسان های به خدا پیوسته در برابر ده ها هزار مردان جنگی و جنایت پیشه به نمایش درامد. این روز، روز فداکاری امام حسین(ع) و یاران باوفای وی می باشد و تا ابد به آنان تعلق خواهد داشت. در این روز، حوادث و رویدادهای مهمی در سرزمین کربلا به وقوع پیوست که برای همیشه در تاریخ انسان ها ثبت و درج خواهد ماند.





 تنظیم سپاه



امام حسین(ع) پس از نماز صبح، سپاه خویش را که متشکل از 32 تن سواره و 40 تن پیاده بودند، به سه دسته تقسیم کرد. دسته اول را در بخش میمنه، دسته دوم را در بخش میسره و دسته ای را میان آن دو قرار داد. فرماندهی بخش میمنه را به A«زهیر بن قینA» و فرمانهی بخش میسره را به A«حبیب بن مطارهA» واگذار کرد و خود در وسط دو سپاه مستقر شد و بیرق سپاه را به برادرش عباس بن علی(ع) معروف به قمر بنی هاشم سپرد و خیمه ها را در پشت سر قرار داد. عمر بن سعد نیز سپاهیان جنایت پیشه خود را به چند گروه تقسیم کرد. وی فرماندهی بخش میمنه را به عمرو بن حجاج، فرماندهی بخش میسره را به شمر بن ذی الجوشن، فرماندهی سواره نظام را به عروه بن قیس و فرماندهی پیاده نظام را به شبث بن ربعی واگذار کرد. وی، بیرق ننگین سپاه خود را به غلامش A«دریدA» سپرد. دو سپاه در برابر یک دیگر صف آرایی کرده و برای آغاز نبرد سرنوشت ساز، لحظه شماری می کردند.



 اندرزهای پیش از نبرد



امام حسین(ع) برای پیشگیری از نبرد و خون ریزی نیروهای دو طرف، تلاش زیادی به عمل آورد و از هر راه ممکن می خواست از کشتار مسلمانان جلوگیری نماید و خون کسی بر زمین نریزد. ولی دشمن که مغرور از کثرت سپاه خود و قلت یاران امام(ع) بود، به هیچ صراطی مستقیم نبود و به هیچ پیشنهادی پاسخ مثبت و کار ساز نمی داد و خواهان تعیین تکلیف از راه نبرد و خون ریزی بود. امام حسین(ع) در روز عاشورا، برخی از یاران خود را به نزد سپاه دشمن فرستاد تا با آنان گفت و گو کرده و با بیان حقایق و واقعیت ها، آنان را از شرارت و جنایت منصرف کنند. آن حضرت، خود نیز بارها برای اندرز سپاه کفر پیشه دشمن، پا پیش نهاد و با بیان خطبه هایی روشن گر، آنان را به حفظ آرامش و عدم خون ریزی دعون کرد و از جنگ و مبارزه بازداشت.



ولی جز تعدادی اندک که از خواب غفلت بیدار شده و حقیقت را دریافتند و به سپاه آن حضرت پیوستند، بقیه آنان در ضلالت و گمراهی خویش باقی مانده و بر آغاز جنگ اصرار می کردند.



 پشیمانی حربن یزید



حر بن یزید تمیمی که از فرماندهان جنگاور و دلیر عمر بن سعد بود و همو بود که در طهله نخست، راه را بر امام حسین(ع) بست و او را به اجبار واکراه به کربلا رهسپار گردانید؛ وقتی بزرگواری امام حسین(ع) و حقیقت خواهی وی را ملاحظه کرد و از سوی دیگر شاهد نیت های پلید عمر بن سعد و لشکریان عبیدالله بن زیاد و جنایت ها و ستم کاری های آنان بود، از خواب غفلت و دنیا طلبی بیدار شد و در خود اساس نگرانی و ندامت نمود و در وی دگرگونی شگفتی به وجود آمد. به طوری که یکباره سپاه کفر پیشه عمر بن سعد را ترک و به سوی خیمه گاه امام حسین(ع) رهسپار شد. حر به نزد امام حسین(ع) رفت و از آن حضرت درخواست عفو و بخشش نمود و از کردار و رفتارهای پیشین خود اظهار پشیمانی کرد. امام حسین(ع) با مهربانی تمام حر بن یزید را پذیرفت و از وی استقبال کرد و با رفتار خود موجب تقویت ایمان حر گردید.



حر برای روشن گری سپاه به سوی آنان برگشت و با معرفی خود و چگونگی هدایت یافتنش، آنان را به راه خیر و سعادت و پیوستن به سپاه حقیقت جوی امام حسین(ع) دعوت کرد.



دشمنان که از ملحق شدن حر به امام حسین(ع) بسیار نگران و ملتهب شده بودند، وی را سنگباران و تیرباران کرده و از نزدیک شدنش به نیروهای خوند، بازداشتند. حر به ناچار به سوی خیمه گاه امام حسین(ع) برگشت. پیوستن حر به سپاه امام حسین(ع) و سخنرانی وی برای سپاه عمر بن سعد در دفاع از امام حسین(ع)، برای عمر بن سعد و دیگر جنگ افروزان دشمن بسیار گران و نگران کننده بود و تأثیر زیادی در نیروهای دشمن به وجود آورد.



 هجوم سراسری


سپاه دشمن که از پیوستن حر و چند نفر دیگر به سپاه امام حسین(ع) احساس خطر و ریزش نیرو کرده و ادامه این وضعیت را به زیان خود می دید، فرمان حمله را صادر کرد. عمر بن سعد با رها کردن تیری به سوی سپاهیان امام حسین(ع)، جنگ را به طور رسمی آغاز و سپاهیان نگون بخت خود را به نبرد و تهاجم ترغیب و تشویق کرد.



در اندک مدتی دو سپاه به یکدیگر نزدیک شده و با ابزارهای جنگی آن روز به نبرد پرداختند. در این نبرد، شگفتی تاریخ به وقوع پیوشت و معادلات نظامی درهم ریخت، و آن، دفاع یک سپاه کمتر از صد نفر که برخی از آنان را نوجوانان و یا کهن سالان و ساخوردگان تشکیل می دادند، در برابر یک سپاه چند ده هزار نفری بود. این سپاه اندک، با دلاوری و دلیری تمام از حیثیت و موجودیت خویش و اعتقادات و اصول مذهبی و سیاسی خود دفاع و پاسداری نموده و مغلوب دشمن نشدند.



هر یک از یاران امام حسین(ع) با ده ها تن از نیروهای دشمن به نبرد نابرابر و تن به تن پرداخت ولی هیچ گونه سستی و تردیدی در وی ملاحظه نمی شد و این روحیه بالای رزمی و اعتقادی برای دشمن، سنگین و کمرشکن بود. یاران امام حسین(ع) با سرافرازی، به شرف شهادت نایل شده و یا با ادامه دلاوری، دشمن را مستأصل و زمین گیر نمودند.



تصور دشمن در آغاز بر این بود که سپاه کم عده امام حسین(ع) در لحظات نخستین هجوم سراسری، نابود شده و از هستی ساقط می شوند و غائله کربلا به راحتی پایان می پذیرد، ولی پس از درگیر شدن با آنان، تازه فهمیدند که با کوهی استوار از ایمان و عقیده روبرو شدند و از میان بردن آنان، کار آسانی نیست.



یاران امام حسین(ع) از بامداد تا عصر عاشورا نبرد را ادامه داده و تا آخرین قطره های خون خود از قیام امام حسین(ع) پاسداری کردند. محدث قمی از محمد بن ابی طالب موسوی روایت کرده است که در این نبرد، پنجاه تن از یاران امام حسین(ع) به شهادت رسیدند.



نبرد انفرادی


دشمن که از نبرد سراسری و تهاجمی، نتیجه ای نگرفته بود، به تدریج به سوی نبرد انفرادی روی آورد. زیرا اگر چه سپاه عمر بن سعد جملگی برای نبرد با امام حسین(ع) آمده بودند، ولی در میان آنان مردان زیادی بودن که جنگ با فرزند زاده رسول خدا(ص) را روا نداشته وبه اکراه و اجبار در سپاه عمر بن سعد قرار گرفته بودند. بدین جهت در کار نبرد عمومی و هجوم سراسری تعلل می ورزیدند و عمر بن سعد را در رسیدن به مقاصد پلیدش ناکام گذاشته بودند.



گفتنی است که روی کرد به نبرد انفرادی، برای سپاه کم تعداد امام حسین(ع) نیز خوش آیند و پسندیده تر بود. زیرا در این صورت هر یک از یاران امام(ع) می توانست با چندین نفر از سپاه بی انگیزه دشمن نبرد کند و دشمن را در موضع انفعالی قرار دهد. همین أمر باعث طولانی تر شدن مبارزات گردید.



یاران امام حسین(ع) یکی پس از دیگری با انیزه ایمان و اعتقاد، از آن حضرت اجازه رزم گرفته و وارد صحنه نبرد می شدند و سرانجام شرافتمندانه جام شهادت را سر می کشیدند. تعدادی از یاران امام(ع) تا پیش از ظهر عاشورا به همین نحو به شهادت رسیدند.



 نماز ظهر عاشورا


به هنگام ظهر، یکی از یاران امام(ع) به نام ابوثمامه صیداوی، آن حضرت را متوجه وقت نماز ظهر کرد. امام حسین(ع) که به نماز اهمیت ویژه ای می داد، دستور داد که جنگ را متوقف کرده و همگی به نماز پردازند.



پیشنهاد امام حسین(ع) مورد موافقت دشمن قرار نگرفت و آنان هم چنان بر نبرد خود ادامه می دادند. امام حسین(ع) به ناچار، یکطرفه جنگ را متوقف کرد و با یاران اندک خود نماز ظهر را به صورت نماز خوف (نماز ویژه زمان جنگ) به جای آورد. یاران آن حضرت دو دسته شده، دسته ای به نماز امام(ع) اقتدا کرده و دسته ای دیگر دفاع می نمودند. اما دشمنان هیچ گونه ترحمی به امام(ع) و نمازگزاران نکرده و با رها کردن تیر، آنان را هدف قرار می دادند.



برخی از مدافعان امام حسین(ع)، دشمن را از اطراف نمازگزاران پراکنده کرده و برخی دیگر خود ر سپر تیرها قرار داده و مانع رسیدن آنها به وجود مبارک امام حسین(ع) می شدند. سعید بن عبدالله حنفی، از جمله آنان بود که خود را سپر امام (ع) قرار داد. وی هر تیری که به جانب امام حسین(ع) می آمد، خود را سپر آن می کرد و آن قدر در این راه ایستادگی کرد تا نماز امام(ع) پیایان رسید. در آن هنگام به زمین افتاد و به شرف شهادت نایل آمد. علاوه بر زخم شمشیر و نیزه، از بدن این شهید دلاور، تعداد سیزده چوبه تیر یافتند.



 شهادت سایر یارن



پس از نماز، یاران امام حسین(ع) روحیه رزمی تازه ای یافته و به سوی دشمن هجوم آوردند. تمام یاران امام(ع)، از جمله جوانان برومند بنی هاشم و فرزندان، برادران، برادرزادگان، خواهرزادگان و عموزادگان آن حضرت به جهاد و دفاع پرداخته و به شهادت رسیدند.



نبرد دلاور مردانی چون زهیر بن قین، نافع بن هلال، مسلم بن عوسجه، حبیب بن مظاهر، حر بن یزید و بریر بن خضیر از میان یاران امام حسین(ع) و شیر مردانی چون علی اکبر(ع)، عباس بن علی(ع)، قاسم بن حسن(ع) و عبدالله بن مسلم(ع) از جوانان بنی هاشم به یاد ماندنی و فراموش نشدنی است.



نبرد هر یک از آنان، لرزه ای در ارکان سپاه کفر به وجود آورد و شهادت آنان تأثیر شکننده ای در وجود مبارک امام حسین(ع) پدید آورد. به طوری ک آن حضرت هنگامی که تنها شد و یک تنه با دشمن نبرد می کرد، به یاد یاران شهید خود می افتاد و گاهی به سوی آنان نظری می فکند و آنان را به یاری می طلبید و می فرمود: ای عباس، ای علی اکبر، ای قاسم، ای زهیر، ای حر کجایید؟



مبارزه و شهادت امام حسین(ع)





امام حسین(ع) پس از آن که همه یاران خود را از دست داد، بانوان عصمت پناه را در خیمه ای گرد آورد و آنان را تسلی و دلداری داد و به صبر و شکیبایی سفارش نمود و با قلبی شکسته از آنان خدا حافظی کرد. آن حضرت، فرزندش امام زین العابدین(ع) را که در بیماری سختی به سر می برد، جانشین خویش قرار داد و با او نیز وداع کرد و آماده نبرد با دشمن گردید. امام حسین(ع) به تنهایی، ساعاتی چند با دشمن مبارزه کرد و به هر طرف حمله می کرد گروهی را به هلاکت می رسانید.



هر گاه برای آن حضرت فرصتی به دست می آمد، به خیمه ها بر می گشت و با حضور خود، کودکان و زنان بی پناه را تسلی می داد و بار دیگر با آنان خداحافظی می کرد. شاید مقصود آن حضرت از تردد میان خیمه و میدان نبرد، برای آمادگی بیشتر بازماندگانش برای پذیرش شهادت آن حضرت بود. در یکی از خداحافظی ها، فرزند شیرخوار خود را جهت سیراب کردنش به سوی دشمن آورد و از آن ها تقاضای آب برای فرزند شیر خوار خود کرد، ولی سپاه سنگ دل عمر بن سعد به فرند شش ماهه او رحم نکرد و با هدف تیر قرار دادنش، وی را در آغوش پدر غرقه به خون کرد.



امام حسین(ع) بدن غرقه به خون علی اصغر(ع) را به خیمه برگرداند و بار دیگر به مبارزه پرداخت. آن حضرت، زخم های فراوانی را در میدان مبارزه متحمل شد، تا آن که بر اثر کثرت جراحت به زمین افتاد . در آن حال نیز دشمنان رهایش نکرده و با ابزارهای گوناگون، از جمله تیر، نیزه، شمشیر و سنگ بر بدنش ضرباتی وارد آوردند.



سرانجام، آن حضرت، تاب و توان از کف داد و بر خاک گرم کربلا بر زمین افتاد و آماده مهمانی خدا گردید.



شمربن ذی الجوشن، با قساوت تمام به سوی بدن خونین آن حضرت رفت، در حالی که رمقی در بدن شریفش بود، سر مبارکش را از قفا جدا کرد و سر بریده را به خولی اصبحی تحویل داد تا به نزد عمر بن سعد منتقل کند.


 

عرض تسلیت

+++++++++++++++

هیهات من الذله



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد باقر حسنی ( جمعه 88/10/4 :: ساعت 6:17 عصر )

»» 50 حدیث از امام حسین (ع)

50 حدیث از امام حسین (ع)
 

 

حدیث (1) امام حسین علیه السلام فرمودند:

لاتـَرفع حــاجَتَک إلاّ إلـى أحـَدٍ ثَلاثة: إلـى ذِى دیـنٍ، اَو مُــرُوّة اَو حَسَب
جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد

(تحف العقول ، ص 251)

حدیث (2) امام حسین علیه السلام فرمودند:
أیما اثنَین جَرى بینهما کلام فطلب أحدهما رضَـى الاخر کانَ سابقة الىَ الجنّة
هر یک از دو نفـرى که میان آنها نزاعى واقع ی و یکـى از آن دو رضایت دیگرى را بجـویـد ، سبقت گیـرنـده اهل بهشت خـواهـد بــود

(محجه البیصاء ج 4،ص 228)

حدیث (3) امام حسین علیه السلام فرمودند:

لاأفلَحَ قـَومٌ اشتَـروا مَـرضـاتِ المَخلـُوق بسَخَطِ الخـالِق
رستگـار نمی ی مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب خـالق خریدنـد

(تاریخ طبرى،ص 1،ص 239)

حدیث (4) امام حسین علیه السلام فرمودند:

إنَّ شِیعَتَنا مَن سَلمَت قُلُوبُهُم مٍن کلِّ غَشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ
بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی و حیله و تزویر پاک است

(فرهنگ سخنان امام حسین ص/ 476)

حدیث (5) امام حسین علیه السلام فرمودند:

لا یأمَن یومَ القیامَةِ إلاّ مَن خافَ الله فِی الدُّنیا
کسی در قیامت در امان نیست مگر کسی که در دنیا ترس از خدا در دل داشت

(مناقب ابن شهر آشوب ج/4 ص/ 69)

حدیث (6) امام حسین علیه السلام فرمودند:

أَعجَزالنّاسٍ مَن عَجَزَ عَنِ الدُّعاء
عاجزترین مردم کسی است که نتواند دعا کند

(بحارالانوارج/ 93 ص/ 294)

حدیث (7) امام حسین علیه السلام فرمودند:

اَلبُکاءُ مِن خَشیةِ اللهِ نَجآةٌ مِنَ النّارِ
گریه از ترس خدا سبب نجات از آتش جهنّم است

(حیات امام حسین ج 1 /ص 183)

حدیث (8) امام حسین علیه السلام فرمودند:

مَن حاوَلَ اَمراً بمَعصِیَهِ اللهِ کانَ اَفوَتَ لِما یَرجُو وَاَسرَعَ لِمَجئ ما یَحذَرُ
آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد امیدش را از دست می دهد و نگرانیها به او رو می آورد.

(بحار الانوار ، ج 3 ، ص 397)

حدیث (9) امام حسین علیه السلام فرمودند:
اِنّ اَعفَی النّاسِ مَن عَفا عِندَقُدرَتِهِِ
بخشنده ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می بخشد.

(الدره الباهره ، ص24)

حدیث (10) امام حسین علیه السلام فرمودند:

لا یأمن یوم القیامة إلا من خاف الله فی الدنیا.
هیچ کس روز قیامت در امان نیست ، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد.

(بحار الانوار،ج 4،ص 19)

حدیث (11) امام حسین علیه السلام فرمودند:

لا أفلح قوم إشتروا مرضاة المخلوق بسخط الخالق.
کسانی که رضایت مخلوق را به بهای غضب خالق بخرند، رستگار نخواهند شد.

(مقتل خوارزمی،ج 1،ص239)

حدیث (12) امام حسین علیه السلام فرمودند:

من حاول اَمرا بمعصیة الله کان اَفوت لما یرجو و اَسرع لما یحذر.
کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می ی .

(بحارالانوار،ج78،ص120)

حدیث (13) امام حسین علیه السلام فرمودند:

من طلب رضی الناس بسخط الله وکله الله إلی الناس . 
کسی که برای جلب رضایت و خوشنودی مردم ، موجب خشم و غضب خداوند ی، خداوند او را به مردم وا می گذارد.

(بحارالانوار،ج78،ص126)

حدیث (14) امام حسین علیه السلام فرمودند:
من اَحبک نهاک و من اَبغضک اَغراک.
کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد می کند و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می کند

(بحار الانوار،ج75،ص128)

حدیث (15) امام حسین علیه السلام فرمودند:

من دلائل العالم إنتقادة لحدیثه و علمه بحقائق فنون النظر.
از نشانه های عالم ، نقد سخن و اندیشه خود و آگاهی از نظرات مختلف است .

(بحارالانوار،ج78،ص119)

حدیث (16) امام حسین علیه السلام فرمودند:

من دلائل العالم إنتقادة لحدیثه و علمه بحقائق فنون النظر.
از نشانه های عالم ، نقد سخن و اندیشه خود و آگاهی از نظرات مختلف است .

(بحارالانوار،ج78،ص119)

حدیث (17) امام حسین(ع) فرمودند:

لا تقولوا باَلسنَتکم ما ینقُص عَن قَدَرَکم
چیزى را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد

(جلاءالعیون،ج?ص???)

حدیث(18) امام حسین فرمودند:

لا یأمن یوم القیامة إلا من خاف الله فی الدنیا.
هیچ کس روز قیامت در امان نیست ، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد.

(بحار الانوار، ج 44، ص 192 )

حدیث(19) امام حسین (ع) فرمودند:

لا یکمل العقل إلا باتباع الحق .  
عقل کامل نمی شود مگر با پیروی از حق .

(بحار الانوار، ج 78، ص 127 )

حدیث(20) امام حسین (ع) فرمودند:
یاک و ما تعتذر منه ، فإن المؤمن لا یسیء و لا یعتذر، و المنافق کل یوم یسیء و یعتذر
حذر کن از مواردی که باید عذرخواهی کنی ، زیرا مؤمن نه کار زشتی انجام می دهد و نه به عذرخواهی می پردازد، اما منافق همه روزه بدی می کند، و به عذرخواهی می پردازد.

( بحار الانوار، ج 78، ص120 )

حدیث(21) امام حسین(ع) فرمودند:

مُجالَسَةِ أهلِ الدِنَاءَة شَر، وَ مُجَالَسَةِ أَهلِ الفُسُوقِ ریبَة

همنشینی با سفلگان و افراد پست ناپسند است و همدمی گناهکاران موجب بدبینی مردم و از دست دادن اعتماد و اعتبار استی

(بحارالانوار، ج78، ص 122)

حدیث(22) امام حسین(ع) فرمودند:

مُجالَسَةِ أهلِ الدِنَاءَة شَر، وَ مُجَالَسَةِ أَهلِ الفُسُوقِ ریبَة

همنشینی با سفلگان و افراد پست ناپسند است و همدمی گناهکاران موجب بدبینی مردم و از دست دادن اعتماد و اعتبار استی

(بحارالانوار، ج78، ص 122)

حدیث(23) امام حسین (ع) فرمودند:

فَإنی لا أَرَی المَوتَ إلَّا السَّعادَةَ وَ الحَیاة مَعَ الظّالِمینَ إلّا بَرماًی
به درستی که من مرگ را جز سعادت نمی بینم و زندگی با ستمکاران را جز محنت نمی دانم.

(تحف العقول ، ص 245)

حدیث (24) امام حسین(ع) فرمودند:

مَن عَبَدَ اللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللهُ فَوقَ أمانِیهِ وَ کفایتِهِی
هر که خدا را، آن‌گونه که سزاوار اوست، بندگی کند، خداوند بیش از آرزوها و کفایتش به او عطا کندی

(بحار الأنوار، ج 71، ص 183)

حدیث (25) امام حسین (ع) فرمودند:
إنَّ أجوَدَ النَّاسِ مَن أعطیَ مَن لا یرجُو.
بخشنده‌ترین مردم کسی است که به آنکه چشم امید به او نبسته، بخشش ‌کند.

(کشف ‌الغمّة، ج2، ص239 )

حدیث (26) امام حسین (ع) فرمودند:

إنَّ شیعَتَنا مَن سَلِمَت قُلوبُهُم مِن کلِّ غِشٍّ وَغِلٍّ وَدَغَلٍ
بی‏ گمان شیعیان ما، دل‏هایشان از هر خیانت، کینه، و فریبکارى پاک است.

(بحارالأنوار، ج 68، ص 156 )

حدیث(27) امام حسین علیه السلام فرمودند:

مَن صَامَ ثَلَاثَةَ أَیامٍ مِن شَعبَانَ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ وَ کانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) شَفِیعَهُ یومَ القِیامَةِ

هر کسی که سه روز از ماه شعبان را روزه بگیرد؛ بهشت بر او واجب می شود و در قیامت نیز پیامبر(ص) شفیع او خواهد بود

وسائل ‏الشیعة ج 10 ، ص 490

حدیث(28) امام حسین علیه السلام فرمودند:

إنَّ حَوائِجَ النّاسِ إلَیکم مِن نِعَمِ اللهِ عَلَیکم فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ
نیاز مردم به شما از نعمتهای خدا بر شما است، از این نعمت افسرده و بیزار نباشید

بحار الأنوار، ج 74، ص 205

حدیث(29) امام حسین (ع) می فرمایند:

یَظهَرُ اللَّهُ قائِمَنا فَیَنتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ
خداوند قائم ما را از پس پرده غیبت بیرون مى‏آورد و آن‏گاه او از ستم‏گران انتقام مى‏گیرد

إثباة الهداة ، ج 7 ، ص 138

حدیث(30) امام حسین (ع) می فرمایند:

أنَا قَتیلُ العَبَرَةِ لایَذکُرُنی مُؤمِنٌ إلّا استَعبَرَ
من کشته اشکم ؛ هر مؤمنى مرا یاد کند ، اشکش روان شود

کامل الزیارات ، ص 215

حدیث (31) امام حسین(ع) می فرمایند:

اَللّهُمَّ لا تَسْتَدْرِجنى بِالاِْحسانِ وَ لا تُؤَدِّبْنى بِالْبَلاء
خدایا! با غرق کردن من در ناز و نعمت، مرا به پرتگاه عذاب خویش مَکشان و با بلایا (گرفتارى‏ها) ادبم مکن

عیون اَخبار الرضا ، ج 1، ص 107 ح 1

حدیث (32) امام حسین (ع) می فرمایند:

لا یَکمُلُ العَقلُ اِلاّ بِاتِّباعِ الحَقِّ
عقل، جز با پیروى از حق، کامل نمى‏شود

اعلام الدین، ص 298

حدیث (33) امام حسین علیه السلام می فرمایند:

مِن دَلائِلِ عَلاماتِ القَبولِ : الجُلوسُ إلى‏ أهلِ العُقولِ
از نشانه‏ هاى خوش‏نامى و نیک‏بختى ، همنشینى با خردمندان است.

بحارالأنوار، ج 75، ص 119

حدیث (34) امام حسین (ع) می فرمایند:

اَ یُّهَا النّاسُ نافِسوا فِى المَکارِمِ وَ سارِعوا فِى المَغانِمِ وَ لا تَحتَسِبوا بِمَعروفٍ لَم تَجعَلوا

اى مردم در خوبى‏ها با یکدیگر رقابت کنید و در بهره گرفتن از فرصت‏ها شتاب نمایید و کار نیکى را که در انجامش شتاب نکرده‏اید، به حساب نیاورید.

ارشاد القلوب دیلمى، ص 73

حدیث (35)  امام حسین(ع) می فرمایند:

أَلاِستِدراجُ مِنَ اللّهِ سُبحانَهُ لِعَبدِهِ أَن یُسبِغَ عَلَیهِ النِّعَمَ وَ یَسلُبَهُ الشُّکر
غافلگیر کردن بنده از جانب خداوند به این شکل است که به او نعمت فراوان دهد و توفیق شکرگزاری را از او بگیرد.

تحف العقول،ص 250

حدیث (36)امام حسین علیه السلام می فرمایند:

مَن حاوَلَ اَمراً بمَعصِیَهِ اللهِ کانَ اَفوَتَ لِما یَرجُو وَاَسرَعَ لِمَجئ ما یَحذَرُ
کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود .

بحارالانوار،ج78،ص120

حدیث (37)امام حسین علیه السلام می فرمایند:

إنَّ شِیعَتَنا مَن سَلمَت قُلُوبُهُم مٍن کُلِّ غَشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ
بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی و حیله و تزویر پاک است.

فرهنگ سخنان امام حسین ص/ 476

حدیث (38)امام حسین علیه السلام می فرمایند:

لا یُکمَلُ العَقلُ اِلّا بِاتِّباعِ الحَق اَلاتَرَونَ اَنَّ الحَق لا یُعمَلُ بِه وَ الباطِل لا یُتَناهی عَنه

عقل جز به پیروی از «حق» کمال نمی یابد آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل نهی نمی شود؟

بحار الانوار، ج 78، ص 127

حدیث (39) امام حسین(ع) می فرمایند:

اَللّهُمَّ لا تَستَدرِجنى بِالاِحسانِ وَ لا تُؤَدِّبنى بِالبَلاءِ ؛
خدایا! با غرق کردن من در ناز و نعمت، مرا به پرتگاه عذاب خویش مَکشان و با بلایا (گرفتارى ‏ها) ادبم مکن.

الدُّرًّةُ البَاهرة من الأصدَاف الطّاهِرة

حدیث (40) امام حسین(ع) می فرمایند:

لا یَأمَنُ یوم الْقِیامَةِ إلاّ مَنْ قَدْ خافَ اللهَ فی الدُّنْیا ؛
کسى در روز قیامت از شدائد و أحوال آن در أمان نمى باشد، مگر آن که در دنیا از خداوند متعال ترس داشته باشد ـ و اهل گناه و معصیت نگردد-

بحار الأنوار: ج 44، ص 192، ح 5

حدیث (41) امام حسین(ع) می فرمایند:

اَلبَخیلُ مَن بَخِلَ بِالسَّلامِ ؛
بخیل کسی است که از سلام کردن بخل ورزد (سلام نکند).

تحف العقول/ 253

حدیث (42) امام حسین(ع) می فرمایند:

لِلسَّلامِ سَبعُونَ حَسَنَةً، تِسعٌ وَ سِتُّونَ لِلمُبتَدِءِ وَ واحِدَةٌ لِلرادِ ؛
سلام کردن هفتاد حسنه و ثواب دارد شصت و نه ثواب از برای سلام کننده و یک ثواب برای جوابگو است (با وجود آنکه سلام کردن مستحب ولی جواب دادن آن واجب است).

تحف العقول ص 253

حدیث (43) امام حسین(ع) می فرمایند:

لاتـَرفع حــاجَتَک إلاّ إلـى أحـَدٍ ثَلاثة: إلـى ذِى دیـنٍ ، اَو مُــرُوّة اَو حَسَب ِ ؛
جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار ، یا صاحب مروت ، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد

تحف العقول ، ص 251

حدیث (44) امام حسین(ع) می فرمایند:

مَن عَبَدَ اللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللهُ فَوقَ أمانِیهِ وَ کفایتِهِ ؛
هر که خدا را ، آن‌گونه که سزاوار اوست ، بندگی کند ، خداوند بیش از آرزوها و کفایتش به او عطا کند

بحار الأنوار، ج 71، ص 183

حدیث (45) امام حسین(ع) می فرمایند:

اَلبُکاءُ مِن خَشیةِ اللهِ نَجآةٌ مِنَ النّار ؛
گریه از ترس خدا سبب نجات از آتش جهنّم است

حیات امام حسین ج 1 /ص 183

حدیث (46) امام حسین(ع) می فرمایند:

مَن حاوَلَ أمراً بِمَعصِیةِ الله کان أفوتُ لما یَرجُوا و أسرَع لما یحذَر ؛
کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آرزویش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود

بحار الانوار، ج 78، ص 120

حدیث (47) امام حسین(ع) می فرمایند:

 أیما اثْنَین جَرى بینهما کلام فطلب أحدهما رضَـى الاخر کانَ سابقة الىَ الجنّة ؛
هر یک از دو نفـرى که میان آنها نزاعى واقع می شود و یکـى از آن دو رضایت دیگرى را بجـویـد ، سبقت گیـرنـده اهل بهشت خـواهـد بــود

محجه البیصاء ج 4،ص 228

حدیث (48) امام حسین(ع) می فرمایند:

 لاأفلَحَ قـَومٌ اشتَـروا مَـرضـاتِ الْمَخلـُوق بسَخَطِ اْلخـالِق ؛
رستگـار نمی شوند مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب خـالق خریدنـد.

تاریخ طبرى،ص 1،ص 239

حدیث (49) امام حسین(ع) می فرمایند:

 اِنّ اَعفَی النّاسِ مَن عَفا عِندَقُدرَتِهِ ِ؛
بخشنده ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می بخشد.

الدره الباهره ، ص24

حدیث (50) امام حسین(ع) می فرمایند:

 أمن حاول اَمرا بمعصیة الله کان اَفوت لما یرجو و اَسرع لما یحذر ؛
کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود.

بحارالانوار،ج78،ص120



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد باقر حسنی ( دوشنبه 88/9/30 :: ساعت 6:5 عصر )

»» محرم

هر کس الگویی می خواهد، دنبال نمونه و اسوه ای می گردد، اما همه در جستن الگو، راه صواب نمی روند. بعضی افراد در عالم هستند که اگر از آنها بپرسید کدام چهره ذهن شما را به خود متوجه می کند، می بینید که سراغ انسانهای حقیر و کوچک و پستی می روند که عمرشان به عبودیت هوای نفس گذشته است، تنها هنرشان چیزی است که جز غافلان را خوش نمی آید و برای عده ای از انسانهای معمولی عالم، الگو می شوند. بعضی سراغ سیاستمدارها و شخصیت های تاریخی و امثال آن می روند و آنها را الگو قرار می دهند. زیرکترین انسانها کسانی هستند که اولیاء الله را الگو قرار می دهند. چون بزرگترین خصوصیت اولیاء الله این است که تا آن حد شجاع و قوی و مقتدرند که می توانند امیر نفس خود باشند و ذلیل نفس خود نشوند. در میان این الگوها شاخصهایی است که بلاشک حضرت ابی عبدالله امام حسین(علیه الصلاة والسلام) یکی از بزرگترین شاخصهاست. حقا باید گفت: که نه فقط ما انسانهای خاکی حقیر و ناقابل، بلکه همه عالم وجود، ارواح اولیاء و بزرگان و فرشتگان مقرب، و در تمام این عوالم تو در توی وجود، که برای ما روشن و آشنا هم نیست، نور مبارک حسین بن علی(علیه السلام) مثل خورشیدی می درخشد . اگر انسان خود را در پرتو این نور قرار دهد ، این کاری بسیار نیکو و پسندیده است.

وقتی نبی اکرم(ص) از دنیا رفت، امام حسین(ع) یک جوان سی و هفت ساله بودند. در دوران امیرالمومنین(ع) هم که دوران آزمایش و تلاش و کار بود، این مایه مستعد، زیر دست آن پدر، مرتب ورز خورده بود و قوی، درخشان و تابناک شده بود. اگر همت یک انسان مثل همت ما باشد، خواهد گفت: که همین مقدار بس است، همین خوب است، با همین خدا را ملاقات کنیم. همت حسینی این نیست. در دوران حیات مبارک برادرش، که ایشان ماموم آن بزرگوار و امام حسن(ع) امام بودند، ایشان همان حرکت عظیم را ادامه دادند. باز همین طور پیشرفت و انجام وظایف در کنار برادر و اطاعت مطلق از امام زمان است. همه اینها درجه و تعالی است. لحظه لحظه هایش را حساب کنید. بعد در مقابل شهادت برادر قرار گرفتند، بعد از آن هم زندگی مبارک این بزرگوار، ده سال ادامه پیدا کرده است- از وقت شهادت امام حسن تا هنگام شهادت خودشان، حدود ده سال و اندکی است- شما ببینید امام حسین(ع)، در این ده سال قبل از عاشورا چه می کردند.

مبارزه با تحریف 

آن عبادت و تضرع، آن توسل و اعتکاف در حرم پیغمبر و آن ریاضت معنوی و روحانی، یک طرف قضیه است. از طرف دیگر تلاش آن بزرگوار در نشر علم و معارف و مبارزه با تحریف است. تحریف در آن روز، بزرگترین بلای معنوی برای اسلام بود که مثل سیلابی از فساد و گنداب، به سمت اذهان جامعه اسلامی سرازیرشده بود. دورانی بود که به شهرهای اسلامی و کشورها و ملتهای مسلمان آن روز سفارش می شد بزرگترین شخصیت اسلام را لعن کنند! اگر کسی متهم می شد به این که طرفدار جریان امامت و ولایت امیرالمومنین است، تحت تعقیب قرار می گرفت.((القتل بالظنة و الاخذ بالتهمة))

در چنین دورانی این بزرگوار، مثل کوه ایستاد، مثل فولاد پرده های تحریف را برید. کلمات و فرمایشات و خطاب آن بزرگوار به علما، چیزهایی است که بعضی از آنها که در تاریخ مانده است، نشان می دهد ایشان چه حرکت عظیمی را در این زمینه داشته اند.

در مقابل فشار یک دنیا تردید نکرد 

عظمت کار امام حسین(ع) اینجا بود که در مقابل فشار و سنگینی یک دنیای متعرض و مدعی، احساس تردید نکرد، در حالی که آدمهای معمولی احساس تردید می کنند. آدمهای فوق معمولی هم احساس تردید می کنند. کما اینکه در مدینه عده زیادی صحابه بودندکه آدمهای باغیرتی بشمار می رفتند، همان کسانی که در مقابل تهاجم مسلم بن عقبه، در قضیه حره ی مدینه – که سال بعد به مدینه حمله کرد و همه را قتل عام کردند- ایستادند، جنگیدند و مبارزه کردند. اما شجاعت ورود در میدان جنگ، یک مسئله است و شجاعت مواجه شدن با یک دنیا، یک مسئله دیگر است. امام حسین(ع) این دومی را داشت. برای این دومی حرکت کرد. حال بعضی می گویند که امام حسین در صحرای کربلا، تشنه شهید شد، ولی امام بزرگوار، با این عزت، حکومت و زندگی کردند، از دنیا رفتند و تشییع شدند. شاخص قضیه اینها نیست. شاخص قضیه مواجه شدن با یک عظمت پوشالی است، که همه چیزها را هم با خود دارد. دشمن حسین(ع) پول داشت، زور، شمشیرزن، مروج، مبلغ و سینه چاک داشت. الان هم همین طور است، کربلا تا آخر دنیا گسترده است. کربلا به مرزهای آن میدان چند صد متری محدود نمی شد. الان همان روز است. همه دنیای استکبار و ظلم امروز، با جمهوری اسلامی مواجه است.




نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد باقر حسنی ( شنبه 88/9/28 :: ساعت 4:48 عصر )

»» محرم - حدیث

تصریح به امامت امام حسین (علیه‌السلام)

امام حسن (علیه‌السلام): همانا بعد از وفات من و جدا شدن روح از بدنم حسین‌بن‌علی (علیه‌السلام) امام است. وراثت او از پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) نزد خدا در کتاب (لوح محفوظ یا قرآن) ثبت است که خدای عزوجل این وارثت را به وراثت از پدر و مادرش افزوده است. زیرا خدا دانست که شما بهترین خلق او هستید. از این رو، از میان همه، محمد (صلی‌الله علیه و آله)  را برگزید و محمد، علی (علیه‌السلام) را و علی مرا به امامت انتخاب کرد و من حسین (علیه‌السلام) را برگزیدم.

پیامبر (صلی‌الله علیه و آله): حسین از من است و من از حسینم، هر که حسین را دوست بدارد خداوند دوستش دارد. حسین یکی از اسباط است.

پیامبر (صلی‌الله علیه و آله): خدایا من حسین را دوست دارم، تو نیز دوستش بدار. میزان‌الحکمه، جلد 1، ص 297

 

سجده بر تربت امام حسین (علیه‌السلام)

امام صادق (علیه‌السلام): سجده کردن بر تربت حسین (علیه‌السلام) حجاب‌های هفتگانه را از هم می‌درد. میزان‌الحکمه، جلد 5 ، ص 2387

 

زیارت امام حسین (علیه‌السلام)

امام صادق (علیه‌السلام): هر که حسین (علیه‌السلام) را با معرفت به حق و مقام او زیارت کند، خداوند ثواب هزار حج پذیرفته و هزار عمره‌ پذیرفته را برایش بنویسد و گناهان گذشته و آینده او را ببخشد.

امام صادق (علیه‌السلام):  هر که تا زنده هست به زیارت قبر حسین (علیه‌السلام) نرود، دین و ایمانش ناقص باشد و اگر به بهشت هم برود مقامش در آن‌جا از همه مؤمنان پایین‌تر است. میزان‌الحکمه، جلد 5 ، ص 2285

 

ستودن نوحه‌گری بر امام حسین (علیه‌السلام)

امام صادق (علیه‌السلام): از روزی که مصیبت حسین‌بن‌علی (علیه‌السلام) پیش آمد تا یک سال کامل، روز و شب و تا سه سال رزوها بر آن حضرت نوحه می‌شد و مسور بن مخرمه و ابوهریره و بزرگان اصحاب پیامبر مخفیانه  و نقاب بر چهره‌ می‌آمدند و به نوحه‌خوانی‌ها گوش می‌دادند و می‌گریستند. میزان‌الحکمه، جلد 7 ، ص 3191

 

عاشورا

امام صادق (علیه‌السلام) در پاسخ به این پرسش: چرا روز عاشورا سوگناک‌ترین روز به حساب آمده است و نه روز رحلت پیامبر و فاطمه و علی و حسن (علیهم‌السلام)؟

فرمود: به این دلیل روز شهادت حسین (علیه‌السلام) سوگناک‌ترین روز‌هاست که اصحاب کسا، این گرامی‌ترین آفریدگان نزد خدای تعالی، 5 نفر بودند. پس چون حسین (علیه‌السلام) کشته شد دیگر کسی از اهل کسا باقی نماند که بعد از او مایه تسلی خاطر مردم باشد. بنابراین رفتن حسین (علیه‌السلام) به منزله‌ رفتن همه آن‌هاست همچنان که باقی بودن ایشان مثل این بود که همه اهل کسا زنده هستند.

امام رضا(علیه‌السلام): هر که روز عاشورا، روز سوگواری و اندوه و گریه‌اش باشد، خداوند عزوجل روز قیامت را روز شادی و سرور او قرار دهد.

امام رضا (علیه‌السلام): بر کسی چون حسین(علیه‌السلام) باید که گریندگان بگریند، زیرا که گریستن بر او گناهان بزرگ را می‌زداید.

امام رضا (علیه‌السلام): چون ماه محرم می‌رسید کسی پدرم را خندان نمی‌دید. غم و اندوه بر او چیره بود تا آن که ده روز می‌گذشت. روز دهم روز سوگواری و اندوه و گریه او بود و می‌فرمود: این روزی است که حسین (علیه‌السلام) در آن کشته شد.

امام صادق (علیه‌السلام): در روز عاشورا از کارهای لذتبخش دوری شود و آداب و سنن سوگواری برپا گردد و تا زوال خورشید از خوردن و آشامیدن خودداری شود و بعد از آن همان غذایی خورده شود که سوگواران می‌خورند.

اما باقر(علیه‌السلام): در روز عاشورا زیارت کنید امام حسین(علیه‌السلام) را از مسافت دور یا نزدیک، سپس برایش گریه و زاری کرده و به یکدیگر تسلیت بگویید.

ایشان در بیان کیفیت تسلیت به یکدیگر فرموده‌اند: بگویید خداوند اجر ما را به سبب مصیبتی که از حسین به ما رسیده بزرگ گرداند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که در کنار ولی دم او، امام مهدی (علیه‌السلام) از خاندان محمد (صلی‌الله علیه و آله) به خونخواهی او برمی‌خیزند.

 

فضیلت گریستن بر امام حسین (علیه‌السلام)

امام رضا (علیه‌السلام): ای پسر شبیب اگر می‌خواهی برای چیزی بگریی، برای حسین ‌بن ‌علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) گریه کن، زیرا همان‌گونه که قوچ را سر می‌برند آن حضرت را سر بریدند و از افراد خانواده او هیجده مرد کشته شدند که در روی زمین نظیر نداشتند.

امام سجاد(علیه‌السلام): هر مومنی که چشمانش برای کشته شدن حسین (علیه‌السلام) گریان شود به طوری که اشک بر گونه‌هایش سرازیر گردد، خداوند به سبب آن او را در غرفه‌های بهشتی جای دهد که روزگاران درازی را در آن‌ها به سر برد.

امام علی(علیه‌السلام): در روز قیامت همه چشم‌ها گریانند و هیچ چشمی خواب ندارد، مگر آن چشمی که خداوند آن را به کرامت خود اختصاص داده و برای هتک حرمت حسین و خاندان محمد (صلی‌الله علیه و آله) گریسته باشد.

 

سرودن شعر در سوگ امام حسین(علیه‌السلام)

امام صادق(علیه‌السلام) به جعفر بن عفان طائی فرمود: شنیده‌ام که درباره حسین (علیه‌السلام) اشعار نیکویی می‌سرایی؟ عرض کرد: آری. جعفر برای آن حضرت و کسانی که پیرامونش بودند شعری خواند تا جایی که اشک‌ها بر چهره و محاسنش جاری شد.

امام صادق(علیه‌السلام): هر کسی درباره حسین (علیه‌السلام) بیتی شعر بسراید و خود بگرید و ده نفر را بگریاند، برای او و آن ده نفر بهشت باشد. میزان‌الحکمه‌، جلد 8، ص 3785

 

اندرزهای امام حسین (علیه‌السلام) در مسیر کربلا:

به راستی که این دنیا دیگرگونه و ناشناس شده و خوبی‌هایش پشت کرده و رفته‌ است و از آن جز ته‌مانده‌ای همچون ته‌مانده آبی در ظرفی و اندک عیش همانند چراگاهی آفت‌‌زده باقی نمانده‌ است: آیا نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود و از باطل نهی نمی‌شود؟ به راستی که مؤمن باید به (مرگ و) دیدار خدا روی آورد. پس من مرگ را جز سعادت نمی‌بینم و زندگی با ستمگران را جز ملال و رنج. شما را به تقوای خدا سفارش می‌کنم و از روزهای او شما را بر حذر می‌دارم و پرچم‌ها و نشانه‌هایش را برایتان برمی‌افرازم. گویا آنچه ترسناک است با ورودی هولناک و مقدمی ناآشنا و مزه‌ای تلخ رسیده است.

مردی از آن حضرت پرسید: من مردی نافرمانم و در برابر معصیت شکیبایی ندارم، مرا اندرزی فرما. آن حضرت فرمودند: پنج کار بکن و آن‌گاه هر چه خواستی گناه کن. اول اینکه روزی خدا را نخور و هر چه خواهی گناه کن. دوم اینکه از قلمرو خدا بیرون شو و هر چه خواهی گناه کن. سوم اینکه به جایی برو که خدا تو را نبیند و هر چه خواهی گناه کن. چهارم اینکه هرگاه ملک‌الموت برای گرفتن جان تو آمد، او را از خودت دور گردان و هر چه خواهی گناه کن و پنجم اینکه هرگاه مالک دوزخ تو را به آتش برد، داخل آن نشو و هر چه خواهی گناه کن. میزان‌الحکمه، جلد 14، ص 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد باقر حسنی ( شنبه 88/9/28 :: ساعت 4:11 عصر )

»» باشگاه فوتبال آرسنال

باشگاه فوتبال آرسنال یکی از باشگاه‌های حرفه‌ای فوتبال انگلیس است که در شمال لندن واقع شده. هدایت این تیم را در حال حاضر آرسن ونگر‌ فرانسوی بر عهده دارد.آرسنال یکی از قدرتمند ترین تیم های انگلیسی به شمار می‌آید.این تیم یکی از پرطرفدار ترین تیم های اروپایی نیز هست.آرسنال تنها تیمی است که رکورد قهرمان شدنبدون هیچ شکستی را در یک فصل دارد بدون هیچ شکستی را در یک فصل دارد.

 

William Gallas against FulhamCarlos Vela scores our second goal against West Bromwich AlbionThomas Vermaelen scores the first of his two goals against Wigan AthleticThe team celebrates EboueDiaby scores his second goal against Portsmouth

  • پرونده:Emirates-stadionin etupuoli.jpg


  • نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » محمد باقر حسنی ( یکشنبه 88/7/5 :: ساعت 2:40 عصر )

    »» آداب افطار کردن

                                     

      غم روزه برمن بسی بارکرد       چو ساغر به می باید افطار کرد

                           والپیپر های مذهبی ماه رمضان05  ماه رمضان

                                                               به تاخیر نیانداختن افطار 

     - قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: لا یَزالُ النّاسُ بِخَیرٍ ما عَجَّلُوا الفِطرَ (1) ؛

    مردم، تا وقتى که زود افطار مى‏کنند، در نیکى‏اند.    

    - قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: عَجِّلُوا الإِفطارَ و أخِّرُوا السَّحورَ .(2) ؛

     افطارى را زود بخورید و سحرى را به تأخیر اندازید.     

    - قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: مِن فِقهِ الرَّجُلِ فی دینِهِ تَعجیلُ فِطرِهِ و تَأخیرُ سَحورِهِ(3) ؛

    از دین‏ شناسى مرد(فرد)، زود افطارى خوردن و تأخیر در سحرى خوردن است.  

     اول نماز، بعد افطار 

     تهذیب الأحکام عن زرارة و فضیل عن الإمام الباقر علیه‏السلام: «فی رَمَضانَ تُصَلّی ثُمَّ تُفطِرُ ، إلاّ أن تَکونَ مَعَ قَومٍ یَنتَظِرونَ الإِفطارَ، فَإِن کُنتَ مَعَهُم فَلا تُخالِف عَلَیهِم و أفطِر ثُمَّ صَلِّ، و إلاّ فَابدَأ بِالصَّلاةِ.»     

    قُلتُ: ولِمَ ذلِکَ؟ قالَ: «لِأَنَّهُ قَد حَضَرَکَ فَرضانِ: الإِفطارُ وَالصَّلاةُ، فَابدَأ بِأَفضَلِهِما، و أفضَلُهُمَا الصَّلاةُ.»   

    ثُمَّ قالَ: «تُصَلّی و أنتَ صائِمٌ فَتُکتَبُ صَلاتُکَ تِلکَ فَتُختَمُ بِالصَّومِ، أحَبُّ إلَیَّ.»(4)   

    از امام باقر علیه‏السلام روایت شده است: «در (ماه) رمضان نماز مى‏خوانى و سپس افطار مى‏کنى، مگر آن که با گروهى باشى که منتظر افطارند. اگر با آنان بودى، بر خلاف آنان عمل نکن؛ افطار کن و سپس نماز بخوان، وگرنه اوّل، نماز بخوان.» گفتم: براى چه؟   

    فرمود: «براى آن که دو واجب برایت پیش آمده است: افطار و نماز. اوّل به آن بپرداز که برتر است و نماز، برترینِ آن دو است.»    

    سپس فرمود: «نماز مى‏خوانى، در حالى که روزه‏اى. پس، آن نمازت با روزه به پایان برده مى‏شود. این نزد من، محبوب‏تر است.»  

     

    - قال الإمام الباقر علیه‏السلام: تُقَدِّمُ الصَّلاةَ عَلَى الإِفطارِ، إلاّ أن تَکونَ مَعَ قَومٍ یَبتَدِئونَ بِالإِفطارِ فَلا تُخالِف عَلَیهِم و أفطِر مَعَهُم، و إلاّ فَابدَأ بِالصَّلاةِ؛ فَإِنَّها أفضَلُ مِنَ الإِفطارِ، و تُکتَبُ صَلاتُکَ و أنتَ صائِمٌ أحَبُّ إلَیَّ. (5) ؛ نماز را بر افطار مقدّم مى‏دارى، مگر آن که با گروهى باشى که اوّل، افطار مى‏کنند. پس با آنان مخالفت نکن و با ایشان افطار کن، وگرنه اوّل، نماز بخوان؛ چرا که بهتر از افطار است و نمازت با حالت روزه نوشته مى‏شود و این نزد من، محبوب‏تر است.        

     

    - قال الإمام الصادق علیه‏السلام: یُستَحَبُّ لِلصّائِمِ ـ إن قَوِیَ عَلى ذلِکَ ـ أن یُصَلِّیَ قَبلَ أن یُفطِرَ(6)؛  

    براى روزه‏دار، مستحب است که اگر توان داشته باشد، پیش از افطار، نماز بخواند.    

     

     امام باقرعلیه السلام فرمود: «براى آن که دو واجب برایت پیش آمده است: افطار و نماز. اوّل به آن بپرداز که برتر است و نماز، برترینِ آن دو است.»    

    سپس فرمود: «نماز مى‏خوانى، در حالى که روزه‏اى. پس، آن نمازت با روزه به پایان برده مى‏شود. این نزد من، محبوب‏تر است.»

      

    - عیون أخبار الرضا علیه‏السلام عن رجاء بن أبی الضحّاک ـ فی وَصفِ صَومِ الإِمامِ الرِّضا علیه‏السلام ـ  کانَ ـ إذا أقامَ فی بَلدَةٍ عَشَرَةَ أیّامٍ ـ صائِما لا یُفطِرُ، فَإِذا جَنَّ اللَّیلُ بَدَأَ بِالصَّلاةِ قَبلَ الإِفطارِ(7)؛ عیون أخبار الرضا علیه‏السلام به نقل از رجاء بن ابى ضحّاک، در توصیف روزه امام رضا علیه‏السلام نقل می‌کند: هر گاه در شهرى دَه روز مى‏ماند، روزه بود و افطار نمى‏کرد. پس چون شب فرا مى‏رسید، اوّل پیش از افطار، نماز مى‏خواند.   

    - و قَد رُوِیَ أیضا فی ذلِکَ أنَّکَ إذا کُنتَ تَتَمَکَّنُ مِنَ الصَّلاةِ و تَعقِلُها و تَأتی بِها عَلى حُدودِها قَبلَ أن تُفطِرَ، فَالأَفضَلُ أن تُصَلِّیَ قَبلَ الإِفطارِ، ...(8) ؛ روایت شده که: هر گاه مى‏توانستى نماز را آگاهانه و با همه حدود و آدابش، پیش از آن که افطار کنى، بخوانى، بهتر آن است که قبل از افطار کردن، نماز بخوانى؛ و اگر از کسانى بودى که دلت پیش افطار کردن بود و میل تو، تو را از نماز مشغول مى‏کرد، اوّل، افطار کن تا وسوسه نفْسِ ملامتگر از تو برهد، جز این که شرط است که پرداختن به افطار پیش از نماز، سبب نشود که وقت نماز بگذرد.   

    صدقه دادن 

    - قال الإمام الرضا علیه‏السلام: مَن تَصَدَّقَ وَقتَ إفطارِهِ عَلى مِسکینٍ بِرَغیفٍ، غَفَرَ الله‏ُ لَهُ ذَنبَهُ، و کَتَبَ لَهُ ثَوابَ عِتقِ رَقَبَةٍ مِن وُلدِ إسماعیلَ(9) ؛ هر کس پیش از افطار کردن، گِرده‏اى نان به بینوایى صدقه دهد، خداوند، گناهش را مى‏آمرزد و براى او ثواب آزاد کردن بنده‏اى از فرزندان اسماعیل را مى‏نویسد. 

     

    - قال الإمام الصادق علیه‏السلام: کانَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیهماالسلام إذا کانَ الیَومُ الَّذی یَصومُ فیهِ أمَرَ بِشاةٍ فَتُذبَحُ و تُقطَعُ أعضاءً و تُطبَخُ، فَإِذا کانَ عِندَ المَساءِ أکَبَّ عَلَى القُدورِ حَتّى یَجِدَ ریحَ المَرَقِ و هُوَ صائِمٌ، ثُمَّ یَقولُ: «هاتُوا القِصاعَ، اِغرِفوا لاِلِ فُلانٍ وَاغرِفوا لاِلِ فُلانٍ»، ثُمَّ یُؤتى بِخُبزٍ و تَمرٍ فَیَکونُ ذلِکَ عَشاءَهُ، صَلَّى الله‏ُ عَلَیهِ و عَلى آبائِهِ(10)؛ امام صادق علیه‏السلام فرمود که امام سجّاد علیه‏السلام هر روز که روزه مى‏گرفت، دستور مى‏داد که گوسفندى ذبح شود و قطعه قطعه و پخته گردد. عصر که مى‏شد، بر روى دیگ‏ها خم مى‏شد تا بوى آب‏ گوشت را در حال روزه احساس کند. سپس مى‏فرمود: «ظرف‏ها را بیاورید. براى فلان خانواده بریزید. براى فلان خانواده بریزید... .» سپس نان و خرماى خشک مى‏آوردند و غذایش همان بود. درود خدا بر او و پدرانش باد!   

    قرائت سوره مبارکه قدر

    - قال الإمام زین العابدین علیه‏السلام: «إِنَّـآ أَنزَلْنَـهُ فِى لَیْلَةِ الْقَدْرِ» عِندَ فُطورِهِ و عِندَ سَحورِهِ، کانَ فیما بَینَهُما کَالمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فی سَبیلِ الله‏ِ تَعالى(11) ؛ هر کس هنگام افطارى و سحرى خوردن، سوره «إنّا أنزلناه» بخواند، میان آن دو (وقت) همچون کسى خواهد بود که در راه خدا به خون خویش آغشته است.          

    دعا کردن 

    - قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ لِلصّائِمِ عِندَ فِطرِهِ لَدَعوَةً ما تُرَدُّ(12) ؛ براى روزه‏دار، هنگام افطارش، یک دعاى مستجاب است.        

     

    - قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ لِکُلِّ صائِمٍ دَعوَةً، فَإِذا هُوَ أرادَ أن یُفطِرَ فَلیَقُل عِندَ أوَّلِ لُقمَةٍ:   

    یا واسِعَ المَغفِرَةِ اغفِر لی(13)؛ هر روزه‏دارى، یک دعا (ى مستجاب) دارد. پس هر گاه خواست افطار کند، هنگام اوّلین لقمه بگوید: «اى آن که آمرزشت گسترده است! مرا بیامرز!»  

       

    - قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: لِکُلِّ عَبدٍ صائِمٍ دَعوَةٌ مُستَجابَةٌ عِندَ إفطارِهِ، اُعطِیَها فِی الدُّنیا أو ذُخِرَ لَهُ فِی الآخِرَةِ (14) ؛ هر بنده روزه‏دارى، هنگام افطارش، یک دعاى مستجاب دارد، که آن، یا در دنیا به او داده مى‏شود و یا براى آخرتش ذخیره مى‏شود.

    روایت شده شده که : هر گاه مى‏توانستى نماز را آگاهانه و با همه حدود و آدابش، پیش از آن که افطار کنى، بخوانى، بهتر آن است که قبل از افطار کردن، نماز بخوانى؛ و اگر از کسانى بودى که دلت پیش افطار کردن بود و میل تو، تو را از نماز مشغول مى‏کرد، اوّل، افطار کن تا وسوسه نفْسِ ملامتگر از تو برهد، جز این که شرط است که پرداختن به افطار پیش از نماز، سبب نشود که وقت نماز بگذرد.

    - قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: ثَلاثَةٌ لا تُرَدُّ دَعوَتُهُم: الصّائِمُ حَتّى یُفطِرَ، وَالإِمامُ العادِلُ، و دَعوَةُ المَظلومِ(15) ؛ سه نفرند که دعایشان رد نمى‏شود: روزه‏دار، تا آن که افطار کند؛ پیشواى دادگر؛ و نفرین ستم‏دیده.   

      

    - قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: أربَعَةٌ لا تُرَدُّ لَهُم دَعوَةٌ حَتّى تُفتَحَ لَهُم أبوابُ السَّماءِ و تَصیرَ إلَى العَرشِ: ... وَالصّائِمُ حَتّى یُفطِرَ (16)؛ چهار نفرند که دعایى از آنان رد نمى‏شود، تا آن که درهاى آسمان براى آنان گشوده شود و دعایشان به عرش برسد: ... (یکی از آنان) روزه‏دار، تا آن که افطار کند.    

    خواندن دعای پیش از افطار 

    ماه رمضان

    - إنَّ النَّبِیَّ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله کانَ إذا أفطَرَ قالَ:   

    بِسمِ اللهِ، اللّهُمَّ لَکَ صُمتُ و عَلى رِزقِکَ أفطَرتُ، تَقَبَّل مِنّی إنَّکَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ (17) ؛ پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله، هر گاه افطار مى‏کرد، مى‏گفت:   

    «به نام خدا. خدایا! براى تو روزه گرفتم و بر روزىِ تو افطار کردم. از من بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.» 

    - عمل الیوم واللیلة عن ابن عبّاس: کانَ رَسولُ الله‏ِ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله إذا أفطَرَ یَقولُ:   

    اللّهُمَّ لَکَ صُمنا و عَلى رِزقِکَ أفطَرنا، فَتَقَبَّل مِنّا إنَّکَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ(18) ؛ به نقل از ابن عبّاس ـ پیامبر خدا، هر گاه افطار مى‏کرد، مى‏گفت:   

    «خدایا! براى تو روزه گرفتیم و بر روزىِ تو افطار کردیم. پس از ما بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.»    

    - قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إذا قُرِّبَ إلى أحَدِکُم طَعامٌ و هُوَ صائِمٌ فَلیَقُل:   

    بِاسمِ الله‏ِ وَالحَمدُللهِِ، اللّهُمَّ لَکَ صُمتُ و عَلى رِزقِکَ أفطَرتُ و عَلَیکَ تَوَکَّلتُ، سُبحانَکَ و بِحَمدِکَ، تَقَبَّل مِنّی إنَّکَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ(19) ؛ هر گاه نزدیک یکى از شما که روزه است، غذایى آوردند، بگوید:   

    «به نام خدا، و حمد از آنِ خداست. خداوندا! براى تو روزه گرفتم و بر روزىِ تو افطار کردم و بر تو توکّل نمودم. تو منزّهى و تو را مى‏ستایم. از من بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.»   

    - عمل الیوم واللیلة عن معاذ: کانَ رَسولُ الله‏ِ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله إذا أفطَرَ قالَ:   

    الحَمدُلله‏ِِ الَّذی أعانَنی فَصُمتُ، و رَزَقَنی فَأَفطَرتُ(20) ؛ پیامبر خدا، هر وقت افطار مى‏کرد، مى‏گفت: «سپاس، خدایى را که مرا یارى کرد تا روزه گرفتم و روزى‏ام داد تا افطار کردم.»   

    - قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ لِلصّائِمِ عِندَ فِطرِهِ دَعوَةً: اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ بِرَحمَتِکَ الَّتی وَسِعَت کُلَّ شَیءٍ أن تَغفِرَ لی ذُنوبی(21) ؛ روزه‏دار را هنگام افطارش، دعایى چنین است: «پروردگارا! تو را به آن رحمتت که هر چیز را فرا گرفته است، مى‏خوانم که گناهانم را بیامرزى.»   

    رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:هر بنده روزه‏دارى، هنگام افطارش، یک دعاى مستجاب دارد، که آن، یا در دنیا به او داده مى‏شود و یا براى آخرتش ذخیره مى‏شود.

     

    - قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: ما مِن عَبدٍ یَصومُ فَیَقولُ عِندَ إفطارِهِ: «یا عَظیمُ یا عَظیمُ؛ أنتَ إلهی لا إلهَ لی غَیرُکَ، اِغفِر لِیَ الذَّنبَ العَظیمَ؛ إنَّهُ لا یَغفِرُ الذَّنبَ العَظیمَ إلاَّ العَظیمُ» إلاّ خَرَجَ مِن ذُنوبِهِ کَیَومَ وَلَدَتهُ اُمُّهُ(22)؛ هیچ بنده‏اى نیست که روزه بگیرد و هنگام افطارش بگوید: «اى بزرگ، اى بزرگ! تو معبود منى. هیچ معبودى جز تو نیست. گناه بزرگ مرا بیامرز! همانا گناه بزرگ را جز بزرگ نمى‏آمرزد» ، مگر آن که از گناهانش بیرون مى‏آید ، همچون روزى که مادرش او را زاده است.     

     

     - قال الإمام الباقر علیه‏السلام: جاءَ قَنبَرٌ مَولى عَلِیٍّ علیه‏السلام بِفِطرِهِ إلَیهِ ... فَلَمّا أرادَ أن یَشرَبَ قالَ:   

    بِاسمِ اللهِ، اللّهُمَّ لَکَ صُمنا و عَلى رِزقِکَ أفطَرنا، فَتَقَبَّل مِنّا إنَّکَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ(23) ؛ قنبر، غلام على علیه‏السلام، افطارى را نزد وى آورد... . چون خواست بیاشامد، فرمود: «به نام خدا . خداوندا! براى تو روزه گرفتیم و با روزىِ تو افطار کردیم. پس، از ما بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.»

     

    - قال الإمام الکاظم عن آبائه علیهم‏السلام: إذا أمسَیتَ صائِما فَقُل عِندَ إفطارِکَ: «اللّهُمَّ لَکَ صُمتُ و عَلى رِزقِکَ أفطَرتُ و عَلَیکَ تَوَکَّلتُ» یُکتَب لَکَ أجرُ مَن صامَ ذلِکَ الیَومَ(24) ؛ امام کاظم علیه‏السلام به نقل از پدرانش علیهم‏السلام فرمود: چون روزه بودى، هنگام افطار خویش بگو: «خداوندا! براى تو روزه گرفتم و بر روزىِ تو افطار کردم و بر تو توکّل نمودم» تا برایت پاداش کسى را بنویسند که آن روز را روزه داشته است.        

     

    - قال الإمام الرضا علیه‏السلام: مَن قالَ عِندَ إفطارِهِ: «اللّهُمَّ لَکَ صُمنا بِتَوفیقِکَ و عَلى رِزقِکَ أفطَرنا بِأَمرِکَ، فَتَقَبَّلهُ مِنّا وَاغفِر لَنا إنَّکَ أنتَ الغَفورُ الرَّحیمُ» غَفَرَ الله‏ُ ما أدخَلَ عَلى صَومِهِ مِنَ النُّقصانِ بِذُنوبِهِ (25)؛ هر کس هنگام افطارش بگوید: «خداوندا! با توفیق تو، برایت روزه گرفتیم و به فرمان تو با روزى‏ات افطار کردیم. پس، آن را از ما بپذیر و ما را بیامرز! همانا تو آمرزنده مهربانى»، خداوند، کاستى‏هایى را که او با گناهانش بر روزه‏اش وارد کرده، مى‏آمرزد. 

     افطار با خرما یا کشمش یا شیرینى یا شیر یا آب وِلَرم 

    - قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: أفضَلُ ما یَبدَأُ بِهِ الصّائِمُ بِزَبیبٍ أو شَیءٍ حُلوٍ(26) ؛ برترین چیزى که روزه‏دار، افطارش را با آن آغاز مى‏کند، کشمش یا چیزى شیرین است.    

    - قال الإمام الصادق علیه‏السلام: کانَ رَسولُ الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله أوَّلُ ما یُفطِرُ عَلَیهِ فی زَمَنِ الرُّطَبِ الرُّطَبُ، و فی زَمَنِ التَّمرِ التَّمرُ(27) ؛‌ اوّلین چیزى که پیامبر خدا روزه‏اش را با آن افطار مى‏کرد، در زمانِ رُطَب، رطب بود و در زمانِ خرما، خرما. (رُطَب، خرماى رسیده است و تَمر، خرماى خشک.) 

     

    - قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: مَن أفطَرَ عَلى تَمرٍ حَلالٍ، زیدَ فی صَلاتِهِ أربَعُمِئَةِ صَلاةٍ(28) ؛ هر کس با خرماى حلال افطار کند، به پاداش نمازش به اندازه چهارصد نماز افزوده مى‏شود.      

      

    - قال الإمام الباقر علیه‏السلام: کانَ رَسولُ الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله إذا صامَ فَلَم یَجِدِ الحَلواءَ أفطَرَ عَلَى الماءِ(29) ؛ پیامبر خدا، هر گاه روزه بود و حلوا (شیرینى) نمى‏یافت، با آب افطار مى‏کرد.   

    رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: هیچ بنده‏اى نیست که روزه بگیرد و هنگام افطارش بگوید: «اى بزرگ، اى بزرگ! تو معبود منى. هیچ معبودى جز تو نیست. گناه بزرگ مرا بیامرز! همانا گناه بزرگ را جز بزرگ نمى‏آمرزد» ، مگر آن که از گناهانش بیرون مى‏آید ، همچون روزى که مادرش او را زاده است. 

     - قال الإمام الصادق علیه‏السلام: کانَ رَسولُ الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله إذا أفطَرَ بَدَأَ بِحَلواءَ یُفطِرُ عَلَیها، فَإِن لَم یَجِد فَسُکَّرَةٍ أو تَمَراتٍ، فَإِذا أعوَزَ ذلِکَ کُلُّهُ فَماءٍ فاتِرٍ، و کانَ یَقولُ: یُنَقِّی المَعِدَةَ وَالکَبِدَ، ...(30) ؛ پیامبر خدا، هر گاه افطار مى‏کرد، با حلوا (شیرینى) آغاز مى‏کرد و اگر نمى‏یافت، با شِکر یا چند خرما و اگر اینها هم نبودند، با آب ولرم افطار مى‏کرد و مى‏فرمود: «معده و کبد را تمیز مى‏کند و بو و دهان را خوش‏بو مى‏سازد و دندان‏ها را محکم مى‏کند و سیاهى چشم را تقویت مى‏کند و مردمک چشم را پر نور مى‏سازد و گناهان را کاملاً مى‏شوید و هیجان و رگ‏ها و صفراى غالب را مى‏نشاند و بلغم را قطع مى‏کند و حرارت معده را آرام مى‏کند و سردرد را مى‏برد.»

    - قال الإمام الباقر علیه‏السلام: إنَّ عَلِیّا علیه‏السلام کانَ یَستَحِبُّ أن یُفطِرَ عَلَى اللَّبَنِ(31) ؛ على علیه‏السلام خوش مى‏داشت که با شیر، افطار کند.   

    - قال الامام الصادق علیه‏السلام: الإِفطارُ عَلَى الماءِ یَغسِلُ الذُّنوبَ مِنَ القَلبِ (32) ؛ افطار با آب، آلودگى‏ها را از دل مى‏شوید.    

     

     


    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » محمد باقر حسنی ( جمعه 88/5/30 :: ساعت 8:7 عصر )

    »» تغذیه در ماه رمضان بایستی چگونه باشد؟

     تغذیه در ماه رمضان بایستی چگونه باشد؟

     

    مبارک رمضان ماه مهمانی حق تعالی است. درنتیجة این ضیافت، انسان رسالتی چند بعدی در ادای فرایض واجبات می یابد. از یکطرف شناخت هویت صبر و شکیبایی انسان، از طرفی ترسیم معنویت انسانها در روابط خانوادگی واجتماعی، از بعدی نفی تجددات و تجملات دنیوی، کسب تعادل جسمی، عصبی، روحی، روانی و از نگاهی دیگر همخانگی با آنان که سفره شان در تمنای تأمین نیاز های غذای روزانه چشم به راه است.
    اما در این محفل، مهماندار، پذیراگر مؤمنانی مخلص است و به حکم رحیمیت صاحبخانه، مهمانان در این بزم، حسی خودمانی دارند و خودشان در انتخاب غذایی مسؤل می باشند.


    ازآنجا که درضیافت رمضان خانواده ها تغییراتی را در سیستم تغذیه ای تجربه خواهندکرد پیشنهادات علمی غذایی زیر ارائه می شود تا انشاالله علاوه بر فیض ابعاد معنوی، از نظر جسمی و فیزیولوژیکی نیز نتیجة کیفی تری عایدمان شود. مکانیزم تغییر در میزان انرژی بدن یکی از اثرات مهم روزه است. سیستم گوارشی ما زحمات دشواری را در خوردن بعضی از مواد غذایی (بویژه گوشت و غذا های سنگین و پخته شده) متحمل می شود. در حالت عادی وقتی انسان تغذیه می کند جهت مراحل بلع، هضم، جذب و دفع انرژی بکارمی برد. غذا خوردن این انرژی راتامین میکند ولی متاسفانه در اثر عدم اطلاع در انتخاب صحیح غذا واجرای سیستم غذایی اشتباه، نه تنها انرژی مناسب به بد نمان وارد نمیشود و از تولید کیفی آن در بدن جلوگیری بعمل میآید بلکه انتقال انرژی در بدن بدرستی صورت نمیگیرد و در نتیجه اثرات غیر قابل جبرانی در بدن می گذارند. مکانیزم فیزیولوژیکی روزه بر این اساس است که بدن در اثر تغذیه نشدن، انرژی موجود را که قرار است صرف مراحل گوارش شود آن را دردفع سموم ازبدن بکار می برد. در این شرایط است که ظرفیت دفع شدیدتر از جذب میشود


    افراد چاق و آنها که اضافه وزن دارند اگر به درستی روزه بگیرند ممکن است از وزن بد نشان کاسته شده و انرژی بیشتری هم کسب می کنند ویا حداقل انرژی قبل از روزه خود را خواهند داشت. ناگفته نماند که نباید روزه بعنوان رژیم غذایی برای این منظور استفاده شود. افرادی که وزن بدنشان در قسمت های باسن و پا ها تمرکز دارند اگر فکر می کنند که با روزه گرفتن از اندازه این دو قسمت کم می شود در اشتباه هستند چون اولا اگر هم از اندازه آنها کاسته شود موقتی است ثانیا بعداز اتمام روزه شان وزن بیشتری از قبل بدست خواهند آورد. افراد لاغر نیز وزن کم می کنند ، ولی انرژی بدنشان کمتر شده و در نتیجه احساس ضعف بیشتری از افراد چاق تر می کنند.

     سیستم غذایی در ماه مبارک رمضان

     روش صحیح تغذیه در ماه مبارک رمضان یکی از موارد مهمی است که لازم است مورد توجه قرار گیرد تا از عوارض جسمی و یا عصبی جلوگیری شود. در غیر اینصورت ممکن است عوارضی حاصل شود که یا روزه گرفتن را عامل آنها محسوب کنند و یا اثرات آن باعث عدم تداوم روزه گرفتن گردد.

     بطور کلی چهار فاکتور در تغذیه باید مورد توجه قرار گیرد که عبارت اند از: الف- زمان غذا خوردن، ب- میزان غذا خوردن، پ – چگونه غذا خوردن، ت- انتخاب نوع غذا.

     الف-زمان غذا خوردن:

     در ماه مبارک زمان غذا خوردن اصلی سه مرحلة سحر، افطار وشا م می باشد که لازم است کاملاً از هم مجزا باشند. دو زمان سحر و افطار تقریباً مشخص شده است. در سحر لازم است که طوری برنامه ریزی شود که علاوه بر زمان کافی برای ذکر و دعا و عبادت زمان کافی برای غذا خوردن در نظر گرفته شده باشد. یکی از موارد اشتباه غذایی در این مرحله تسریع در غذا خوردن در وقت سحر است که اثرش بعد از چند روز روزه گرفتن در سیستم گوارش خواهد بود مثل سنگینی معده، عدم مراحل هضم طبیعی غذا در طول روز، ترشی معده و در ادامه به ناراحتی های معده و روده دچار خواهند شد.

     توجه دیگر باید به زمان صرف افطار و شام مبذول داشت. نبایستی بدون درنظر داشتن حجم غذای خورده شده در افطار وارد مرحله شام خوردن شد. صرف افطار می بایست در اولین فرصت ممکن صورت گیرد تا تداخلی با زمان شام خوردن پیش نیاید. فاصله زمانی افطار و شام باید آنقدر باشد که در موقع صرف شام غذای هضم نشده در معده نباشد. زمان شام خوردن هم باید طوری برنامه ریزی شود که تا قبل از خواب زمان کافی برای هضم وجود داشته باشد و نباید با شکم پر به رختخواب رفت.

     ب- میزان غذا خوردن:

     یکی از مشکلات در سیستم غذایی بسیاری از افراد این است که حجم غذا تحت کنترل نیست. حجم غذای افطار باید بسیار کم باشد تا قبل از شام خوردن از معده خارج شده و امکان شام خوردن بدون اثر مضر جانبی وجود داشته باشد. حجم شام باید بنحوی کنترل شود تا هم امکان خوردن میوه بعد از شام باشد، نه تنقلات مرسوم بعد از شام بر محتویات معده فشار آورد، نه مشکلی در روند خواب پیش آید، و نه مانعی بر غذا خوردن در وقت سحر حاصل شود.

     پ- چگونه غذا خوردن

     یکی از معضلات غذا خوردن خیلی افراد سریع خوردن غذا است که معمولاً یا به دلیل محدودیت زمانی است ویا استرس داشتن در مو قع غذا خوردن ویا به رسم عادت. به هر دلیل که باشد تاثرات مضرش در روی معده بسیار شدید خواهد بود و عواقبی ناگوار به دنبال خواهد داشت. پس در ماه مبارک باید دقت داشت تا تنظیم وقت بصورتی انجام شود تا غذا خوردن در سحر، افطار وشام به تعجیل صورت نگیرد. بنابراین با آرامش غذا خوردن و در شرایط نگرانی ، استرس و ناراحتی غذا نخوردن خیلی در تأمین سلامتی دستگاه گوارش مؤثر است.

     ت- انتخاب نوع غذا

     غذاهایی که ما میخوریم مهمترین فاکتور تعیین کنندة سلامتی و بیماریهای ما ست. با کمال تاًسف عوامل متعددی چون عدم اطلاع از مواد غذایی، قدرت هوس در انتخاب، انتخاب غذا در تنوعات مکانی-زمانی، تبلیغات تولید کننده ها، و انتخاب بر اساس قدرت اقتصادی در انتخاب نادرست غذایی ما دخالت دارند. در این مقاله هدف اشاره به مواد اولیه سالم ویا ناسا لم موجود در مواد غذایی نیست بلکه مقصد انتخاب غذاهایی است که برای شام ، سحر و افطار مناسب هستند. غذا های انتخاب شده در سحر، افطار، و شام می بایست مواد لازمه ?? ساعته بدن یعنی کربوهیدراتها، چربی، پروتئین، فیبر، ویتامینها، آنزیم ها و مواد معدنی لازم را به بدن برسانند. به عبارت دیگر بجای افزایش حجم در یک وعده غذا ، تاً مین نیازهای غذایی باید بین غذاهای سحر، افطار، و شام تقسیم شوند.

     سحر:

     موارد زیر در موقع سحری خوردن پیشنهاد میشوند:

     خوردن غذا های اصلی با در نظر گرفتن حجم آن، شرایط جسمی ، سنی، وضعیت های خاص روزه گیر و یا داشتن بیماری اشکال ندارد.

     نبایستی از چندین نوع غذای پختنی استفاده کرد.

     جای اینکه معده خود را ازچندین نوع غذای پختنی پر کنید، از میوه جات، سبزی جات، صیفی جات، و نوشیدنی های سالم و چای های گیاهی متعدد که به منظور های مختلفی وجود دارند استفاده کنید.

     جای نوشابه های مضر، قندی، رنگی ودارای مواد نگهدارنده از چای های گیاهی متعدد برای تصفیه خون، جگر، کلیه ها، وشستن معده و روده از مواد نامناسبی که توسط غذا ها و خوردنی ها وارد بدن میشوند ویا برای جلو گیری از افزایش کلسترول، قند، چربی، فشار خون و… استفاده نمایید.

     حتماً از غذاهای قلیا ساز مثل میوه هتا، سبزیجات، صیفی جات، و غلات نیز به همراه غذا استفاده کنید.

     خوردن و نوشیدن مواد غذایی را که تولید اسید می نمایند کنترل نمایید مثل: انواع گوشت، ماهی و غذاهای دریایی، لبنیات، تخم مرغ، حبوبات، خشکبار، شکر ، روغن ها وسرکه.

     غذا ها را خوب بجوید زیرا بزاق قلیایی(تیالین)در اثر خوب جویدن غذا ، حالت اسیدی آن را تبدیل به قلیایی میکند.

     از خوردن غذا های رنگیزه دار، طعم دهنده دار، دارای مواد نگهدارنده و نیز از غذا های تصفیه شده مثل: آرد سفید، قند، نوشیدنی های شیرین ورنگی، قهوه، پنیر های فرآوری شده، آب میوه های ساختگی، سوسیس و کالباس که عوارض متعدد غیر قابل جبرانی دارند و بعضی نیز باعث خستگی روزانه می شوند پرهیز کنید.

     از خوردن نمک تا حد امکان بپرهیزید.

     از خوردن آب قبل از خوردن سحری خودداری کنید و همچنین از خوردن نوشابه های قند دار نیز در وقت سحر جلوگیری کنید.

     افطار:

     به دلایل مختلف غذا های افطار نباید شامل غذا های اصلی، حجیم وسنگین باشد زیرا:

     معده مدتی خالی بوده و نبایستی به یکباره آنرا به فعالیت وادا شت.

     باید معده آمادگی پذیرش شام را داشته با شد.

     ابتدا با مقداری آب گرم و خرما، خوردن را آغاز کنید.

     خوردن مقداری کم آشجات بدون حبوبات توصیه می شود.

     از غذا های بدون چربی در افطار استفاده نمایید.

     از خوردن آجیل جات، بستنی، چیبس، گوشت جات، پنیر، ماست وشیر پر چرب در افطار بپرهیزید.

     در خوردن شیرینی جات در موقع افطار افراط نکنید از قند های ساده بجای قند های مرکب استفاده کنید تا بتوا نید به میزان لازم شام صرف کنید.

     در خوردن نوشیدنی اصراف نکنید زیرا مانع شام خوردن خواهد شد.

     شام:

     همانطور که گفته شد سعی کنید بین افطار و شام فاصله کوتاه باشد.

     قبل از شام آب میل نکنید.

     اگر حجم غذا ی شام بیش از حد باشد، هم خواب را تحت تاًثیر قرار میدهد ، هم مانع خوردن غذادر سحر خواهد شد و هم تکرار آن باعث سوء هاضمه و بروز بیماری های گوارشی خواهد شد.

    حجم شام باید آنقدر کنترل شده باشد که جلو خوردن میوه جات را نگیرد.


    اگر بعد از شام قصد خوردن تنقلات را دارید، از قبل میزان شام را کنترل نمایید.

     آنچه در مورد خوردن سحری قابل ملاحظه است ، در مورد شام هم صادق است.



    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » محمد باقر حسنی ( پنج شنبه 88/5/29 :: ساعت 4:19 عصر )

    »» ماه رمضان

    فضایل کلی ماه رمضان
    در بین ماه های سال قمری، ماه مبارک رمضان، از قداست و جایگاه ویژه ای برخوردار است چنانکه در دعای مخصوص آن می خوانیم: «... و هذا شهر عظمته و کرمته و شرفته و فضلته علی الشهور...»؛ (اقبال الاعمال/24) «و رمضان، ماهی است که او را عظمت و کرامت و شرافت، و فضیلت دادی، نسبت به ماه های دیگر.»

    رسول خدا(ص) می فرماید: «اگر کسی در این ماه، یک آیه از قرآن، تلاوت کند، ثوابش مثل کسی است که در غیر ماه رمضان، یک بار قرآن را ختم کرده باشد.»(امالی صدوق/93) از امام صادق(ع) نیز نقل شده است: «هرکس در ماه رمضان، صدقه ای بدهد خداوند هفتاد نوع، بلا را از او دور می کند.» (بحار/ 93/316)

    حضرت علی(ع) از پیامبر خاتم(ص) نقل می فرماید: «هیچ مؤمنی نیست که ماه رمضان را، به حساب خدا، روزه بگیرد، مگر آن که خدای تبارک و تعالی، هفت خصلت را برای او لازم گرداند، هرچه حرام در پیکرش باشد محو و ذوب گرداند. به رحمت خدای عزوجل نزدیک می شود. (با روزه خویش) خطای پدرش حضرت آدم را می پوشاند. خداوند لحظات جان دادن را، برای او، آسان کند. از گرسنگی و تشنگی روز قیامت در امان است. خدای عزوجل از خوراکی های لذیذ بهشتی او را نصیب دهد. و بالاخره خدای عزوجل، برائت و بیزاری از آتش دوزخ را به او عطا فرماید. (پرسش کننده در این حدیث مفصل، عالم یهودی بود) که عرض کرد راست گفتی ای محمد.» (من لایحضر صدوق/2/74)

    ماه مبارک رمضان علاوه بر این که ماه عبودیت و بندگی، و ماه غفران و رحمت الهی است، از جهات دیگر نیز حائز اهمیت است:

    1) ماه نزول قرآن
    اولین ویژگی و امتیاز ماه مبارک رمضان، نزول قرآن کریم بر قلب نازنین پیامبر خدا(ص) برای نجات و هدایت انسان ها در این ماه پربرکت است چنانکه خدای سبحان می فرماید: «ماه رمضان، ماهی است که قرآن به عنوان راهنمایی مردم و نشانه های هدایت و فرق میان حق و باطل در آن، نازل شده است.» (بقره/185) در آیه دیگر می فرماید: «ما قرآن را در شب مبارک فرو فرستادیم.»(دخان/2)

    2) شب قدر و تعیین سرنوشت
    دومین ویژگی که باعث فضیلت ماه مبارک رمضان شده است، قرارگرفتن شب قدر و تعیین سرنوشت، در این ماه نورانی است. چنانکه در سوره قدر می خوانیم: «ما آن ]قرآن[ را، در شب قدر، نازل کردیم. و تو، چه می دانی شب قدر چیست؟ شب قدر ]در مقام و مرتبه[ از هزار ماه، بهتر و بالاتر است. ظاهراً مراد از قدر، تقدیر و تعیین و اندازه گیری است، خدای تعالی در آن شب، حوادث یکسال ]از آن شب تا شب قدر سال آینده[ را تقدیر می نماید، زنگی و مرگ، رزق ، سعادت و شقاوت و چیزهایی از این قبیل را مقدر می سازد. (تفسیر المیزان ذیل آیه)

    امام باقر (ع) در جواب سؤال از معنای آیه «انا انزلناه فی لیله مبارکه » می فرماید: «شب قدر که همه ساله در ماه رمضان در دهه آخرش، تجدید می شود، شبی است که قرآن، جز در آن شب، نازل نشده، و آن شبی است که خدای تعالی درباره اش فرموده: «فیها یفرق کل امر حکیم» در آن شب، هر حادثه ای که باید در طول آن سال، واقع گردد، تقدیر می شود، چه خیر و چه شر، چه طاعت و چه معصیت، و چه فرزندی که قرار است متولد شود، و یا اجلی که بناست فرا رسد، و یا رزقی که قرار است (تنگ و یا وسیع) برسد، پس آنچه در این شب، مقدر شود، و قضایش رانده شود، قضایی حتمی است، ولی در عین حال، مشیت خدای تعالی در آنها محفوظ است.» (کافی /4/751)

    منظور امام از این که فرمود: «ولی در عین حال مشیت خدای تعالی در آن ها محفوظ است» این است که قدرت خداوند همیشه مطلق است، او هر زمان، هر کاری را بخواهد در توانش هست، هر چند قبلا خلاف آن را حتمی کرده باشد، و خلاصه حتمی کردن یک امر، قدرت مطلقه خداوند را مقید نمی کند، او می تواند قضای حتمی خود را نقض نماید هر چند که هیچ وقت چنین کاری را نمی کند.

    حضرت موسی (ع) در مناجات با خدای سبحان، می فرماید: «خداوندا! می خواهم به تو نزدیک شوم، فرمود: قرب من، برای کسی است که شب قدر، بیدار شود. گفت: خداوندا! رحمتت را می خواهم، فرمود: رحمتم برای کسی است که در شب قدر به مسکینان رحمت کند. گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تومی خواهم، فرمود: جواز صراط برای کسی است که در شب قدر، صدقه ای بدهد. گفت: خداوندا! از درختان بهشت و از میوه هایش می خواهم، فرمود: آن ها برای کسی است که در شب قدر، تسبیح کند. گفت: خداوندا! رهایی از جهنم را می خواهم، فرمود: رهایی از جهنم برای کسی است که در شب قدر،استغفارکند. گفت: خداوندا! خشنودی تو را می خواهم، فرمود: خشنودی من برای کسی است که درشب قدر، دو رکعت نماز بگذارد.» (مستدرک الوسائل نوری 7/754)

    3) نزول ملائکه و روح
    سومین ویژگی ماه مبارک رمضان، نزول ملائکه و روح درشب قدر و ماه مبارک رمضان است.
    «فرشتگان و روح درآن شب به اذن پروردگارشان برای ]تقدیر[ هرکاری نازل می شوند، شبی است پر از سلامت ] و برکت ورحمت[ تا طلوع صبح.» (قدر 4و5)
    ابن عباس از رسول خدا (ص) روایات کرده است که فرمود:«وقتی شب قدر می شود، ملائکه ای که ساکن درسدره المنتهی هستند و جبرئیل، یکی از ایشان است، نازل می شوند، درحالی که جبرئیل به اتفاق سایر سکان نامبرده، پرچم هایی را، به همراه دارند، یک پرچم، بالای قبر من، و یکی بربالای بیت المقدس، و پرچمی درمسجد الحرام و پرچمی برطورسینا، نصب می کنند، و هیچ مؤمن و مؤمنه ای در این نقاط نمی ماند مگر آن که جبرئیل به او سلام می کند، مگر کسی که دائم الخمر و یا معتاد به خوردن گوشت خوک و یا زعفران مالیدن به بدن خود باشد.» (تأویل الآیات الظاهره، استرآبادی، ص 790)

    4-میهمانی و ضیافت الهی
    نزول قرآن، وقوع شب قدر، نزول ملائکه و روح، تقدیر سرنوشت و... هرکدام مائده های آسمانی و غذاهای معنوی است و سبب شده ماه مبارک رمضان، به عنوان ماه ضیافت و میهمانی الهی، نامگذاری شود، لذا پیامبر اکرم(ص) در آستانه ماه مبارک رمضان، این گونه می فرماید:«ای مردم! ماه با برکت و رحمت و آمرزش، به شما روی آورده است، این ماه، نزد خدا بهترین ماه است و روزهایش، بهترین روزها و شب هایش، بهترین شب ها، و ساعاتش بهترین ساعات. دراین ماه، شما به میهمانی خدا، دعوت شده اید و در زمزه بهره مندان از کرامت خداوند، قرارگرفته اید. دراین ماه نفس های شما، تسبیح خداست، و خواب شما، عبادت است و اعمال شما، پذیرفته، و دعایتان به اجابت می رسد....»(المصباح کفعمی/ص 336)

    امام صادق (ع) نیز به فرزندانش این گونه سفارش می نماید:«جان های خود را به تلاش و کوشش وادارید؛ زیرا در این ماه، روزی ها قسمت و اجل ها نوشته می شود و در آن، نام میهمانان خدا که بر او، وارد می شوند، نوشته می گردد و درآن، شبی است که عبادت در آن، از عبادت هزار ماه بهتر است.» (بحار/93/573)

    با توجه به بیانات پیامبر (ص)، ماه مبارک رمضان ماه ضیافت و میهمانی است، در این ضیافت پرشکوه و بی نظیر، صاحب خانه و میزبان، پروردگار جهان و میهمانان، بندگان فقیر و محتاج خدای سبحان، هستند و غذاهای لذت بخش این سفره رنگین و منحصر به فرد مائده های آسمانی: روزه داری وچشم پوشی از لذائذ دنیوی، تلاوت قرآن، احیاء و شب زنده داری، دعا و نیایش، طلب غفران و رحمت الهی و... است و ثمره ای که انتظار می رود از این میهمانی پرشکوه و بی سابقه، عاید حال میهمانان شود، تقوای الهی است چنانکه خدا سبحان می فرماید:
    «ای افرادی که ایمان آورده اید، روزه بر شما نوشته شد، آن چنان که بر کسانی که قبل از شما بود، نوشته شده بود، باشد که پرهیزگار شوید.»(بقره/381)

    آداب حضور در ضیافت الهی
    در زندگی دنیا اگر روزی، انسان به میهمانی، دعوت شود، دعوت شدگان با توجه به مقام و موقعیت صاحب خانه و میزبان و با درنظر داشتن میهمانان دیگر، خود را برای شرکت در میهمانی، آماده می کنند، اگر صاحب خانه و میزبان، شخصیت معتبر اجتماعی داشته باشد، میهمانان با وقار، هیئت و هیبت خاصی، وارد مجلس شده و در طول جلسه و جریان میهمانی نیز باتوجه به شخصیت میزبان و بزرگان دیگری که در جلسه حضور دارند، در نشست و برخاست، غذا خوردن و صحبت کردن، دقت به خرج می دهند تا با حرکات اضافی، صحبت های بی مورد و... باعث مضحکه دیگران قرار نگیرند.

    حال سؤال این است که در ضیافت و میهمانی بی سابقه، مجلل و پر شکوه ماه مبارک رمضان، میهمانان، با چه شرایطی وارد این بزم الهی شوند و چه ویژگی هایی را باید رعایت کنند تا بتوانند استفاده و لذت کافی برده، نتیجه مورد انتظار را به دست آوردند؟

    در جملات و کلماتی که از حضرت رسول(ص) و امامان معصوم(ع) نقل شده است، ویژگی میهمانان الهی، بیان شده است که به چند مورد آن، اشاره می شود:

    پیامبر(ص) خطاب به جابر می فرماید: «ای جابر! در ماه رمضان، هر کسی، روز آن را روزه بدارد و جزئی از شبش را به عبادت بپردازد، و شکم و شرمگاه خویش را، پاک نگه دارد، و زبانش را حفظ کند، همان طوری که از این ماه، خارج می شود از گناهان خویش خارج می شود. جابر عرض کرد: ای رسول خدا! این حدیث، چه زیباست! رسول خدا فرمود: و رعایت شروط آن، چه سخت است!» (کافی/4/78)

    در حدیث دیگری می خوانیم: «رسول خدا(ص) مطلع شد زنی با زبان روزه، به خدمتکار خود، دشنام داده است، رسول خدا(ص) او را دعوت کرد و غذائی پیش او گذاشت، آن زن گفت: من روزه هستم. رسول خدا(ص) فرمود: چگونه روزه هستی که کنیزت را دشنام می دهی؟ روزه فقط خودداری از خوردن و آشامیدن نیست، بلکه خداوند آن را علاوه بر این دو، مانع کارها و سخنان زشت که روزه را بی اثر می کند، قرار داده است، وه که چه اندک هستند روزه داران و چه بسیارند کسانی که گرسنگی می کشند.» (همان/78) در جای دیگر می فرماید: «خدای عزوجل می فرماید: «کسی که جوارح و اندام خود را از حرام های من، روزه ندارد؛ چه حاجت که به خاطر من از خوردن و آشامیدن خودداری ورزد.» (الفردوس/5/242) حضرت زهرا(س) می فرماید: «اگر روزه دار، زبان و گوش و چشم و اعضا و جوارح خود را، نگه ندارد، روزه به چه کار او می آید.» (مستدرک الوسائل7/663)

    از امام صادق(ع) نقل شده است: «هرگاه روزه گرفتی، گوش و چشمت را از حرام، روزه بدار و همه اعضا و اندامت را از زشتی و پرگویی و اذیت کردن خدمتکارت باز دار. باید وقار روزه در تو باشد، تا می توانی، خاموش باش، مگر از ذکر خدا، و روزی که روزه داری با روزی که روزه نداری، یکسان نباشد، از خندیدن با صدای بلند، دوری کن؛ زیرا خداوند این کارها را دشمن داند.» (بحار/93/292) در جای دیگر می فرماید: «هرگاه روزه گرفتی، باید گوش و چشم و مو و پوستت نیز روزه داشته باشد. آن حضرت اعضای دیگری را نیز برشمرد و فرمود: روزی که روزه داری با روزی که روزه نداری، یکسان نباشد.» (کافی/4/78)

    امام سجاد(ع) در دعای خود، هنگام حلول ماه مبارک رمضان، این گونه مناجات می کند: «به وسیله روزه این ماه، یاریمان ده؛ تا اندام خود را، از معاصی تو، نگه داریم و آن ها را به اعمالی واداریم که خشنودی تو را فراهم می آورد، تا با گوش هایمان، سخنان بیهوده نشنویم و با چشمانمان به دیدن چیزهای لهو نشتابیم و دستانمان را به سوی حرام، نگشاییم و با پاهایمان به سوی آنچه منع شده، ره نسپاریم و با شکم هایمان، جز آنچه را، تو حلال کرده ای، در خود جای ندهیم و زبان هایمان، جز به آنچه، تو خبر داده ای و بیان فرموده ای، گویا نشود، و رنج نکشیم، جز برای آنچه به پاداش تو، نزدیک می کند و به جا نیاوریم، مگر چیزی را که از کیفر تو، نگه می دارد.» (صحیفه سجادیه/دعای 44)
    آنچه از مجموع احادیث و روایات به دست می آید، این است که انسان روزه دار برای بهره مند شدن از غفران و رحمت خداوند و استفاده بهتر از ضیافت الهی، علاوه بر خودداری و امساک از خوردن و آشامیدن و دوری از اموری که روزه را باطل می کند، امور دیگری را نیز باید رعایت نماید، تا بتواند در زمره روزه داران واقعی قرار گیرد؛ چشم، گوش، زبان، دست و پا و سایر اعضای خود را از ارتکاب به گناه حفظ کند و در چارچوب موازین شرعی، از نعمت های بزرگ خدا استفاده کند.

    جای تأسف خواهد بود که انسان در روزهای گرم و نسبتا بلند تابستان، از خوردن، آشامیدن و اموری که روزه را باطل می نماید خودداری کند ولی با چشم چرانی، نگاه کردن به مناظر شهوت انگیز، رعایت نکردن حجاب و پوشش اسلامی، دروغ، تهمت، غیبت، گوش دادن به موسیقی، آزار و اذیت دیگران، عدم صداقت در معاملات، برخورد ناشایست با ارباب رجوع، بی انضباطی و اخلال در نظم عمومی و... آثار ارزشمند عبادت و روزه داری را به کلی، نابود سازد، و یا به حد اقل رساند و مشمول کلام پیامبر(ص) شود که می فرماید: «بسا روزه داری که بهره اش از روزه، گرسنگی و تشنگی است و بسا شب زنده داری که بهره او از عبادت شبانه ای فقط بی خوابی است.»(امالی طوسی/661)



    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » محمد باقر حسنی ( پنج شنبه 88/5/29 :: ساعت 4:17 عصر )

    <      1   2   3   4      >
    »» لیست کل یادداشت های این وبلاگ



    bazigarane koreiiiii :D
    inam modele mo koreii
    روز پیروزی خون بر شمشیر
    [عناوین آرشیوشده]